۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۰
کد خبر: ۵۰۸۳۴
روند واکنش ایران نسبت به هرگونه تجاوز حتی اگر «سهوی» هم باشد تفاوت کرده و آمریکایی‌ها و متحدانش باید بدانند که برخلاف گذشته دیگر درمقابل این‌گونه تجاوز‌ها اغماض نخواهد شد.

به گزارش پایداری ملی، روزنامه «جوان» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:

بامداد روز پنج‌شنبه سی‌ام خرداد ماه را باید نقطه عطفی در روند تحولات دفاعی و امنیتی منطقه غرب آسیا دانست، برای تروریست‌های سنتکام و فرماندهان و سیاسیون کاخ سفید قابل باور نبود که بزرگ‌ترین و گران‌ترین و پیشرفته‌ترین ابزار نظامی تجسسی جهان که قرار است جایگزین هواپیما‌های جاسوسی نسل گذشته امریکا یعنی U۲ شود، در جریان یک پرواز جاسوسی شناسایی شبانه درحالی‌که سیستم‌های شناسایی و هشداردهنده خود را خاموش کرده بود، در ارتفاعی فارغ از امکان پدافندی ایران که امریکایی‌ها از آن اطلاع داشتند، هدف قرار گرفته و بار دیگر نظام محاسباتی کاخ سفید را درهم ریخته و آن‌ها را دچار تناقض‌گویی کند.
در روز‌های اخیر و در امتداد سناریوی میانجی‌تراشی کاخ سفید که مبتنی بر بزرگ‌نمایی تهدید نظامی با هدف شکست اراده مقاومت و ایستادگی مردم ایران بود، سیاسیون امریکایی با بزرگ‌نمایی تحرکات نظامی امریکا در منطقه که شامل اعزام هواپیما‌های جدید و نیرو‌های نظامی و کارشناسان متخصص سیستم‌های پدافندی بود، تلاش کرده بودند فضای سنگینی را بر منطقه حاکم کرده و شکست‌های امریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش در «حفظ امنیت انرژی» را که با هدف گرفته شدن چندین کشتی نفتکش در الفجیره و دریای عمان زیر سؤال رفته بود، جبران و از این طریق تحمیل هزینه‌های بیشتر نظامی بر قارون‌های منطقه را توجیه و به تبع آن اعتبار از دست رفته خود را جبران کنند. اگرچه برخی از کارشناسان اعتقاد داشتند که جابه‌جایی جدید نظامی اتفاق نیفتاده و خبرسازی‌های امریکا بیشتر عملیات روانی برای ارعاب ایران و سرکیسه کردن کشور‌های خلیج‌فارس است.
درمورد این حادثه خانم «اولریک فرانک» یکی از متخصصان کادر‌های نظامی پهپاد‌های امریکا در گفت‌و‌گویی با رادیوفردا با دردناک خواندن سرنگونی پهپاد امریکایی توسط پدافند هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان هرمزگان با تأکید بر اینکه برای امریکایی‌ها غیرقابل باور بود که ایران بتواند این پهپاد متجاوز را هدف قرار دهد، با تأکید بر اینکه پهپاد «ام‌کیو ۴ سی» به نام «ترابتین» که درواقع گونه‌ای از پهپاد «آرکیو ۴ گلوبال» است سرنگون کرده، بزرگ‌ترین و گران‌ترین پهپاد نظامی تجسسی جهان است نیروی دریایی امریکا آن را برای اقدامات تجسسی به‌کار گرفته است. این درحالی بود که به‌رغم ویژگی‌های منحصربه‌فرد این پهپاد، امریکایی‌ها به دلیل احتمال اندکی که نسبت به ردیابی آن توسط سیستم‌های پدافند هوایی ایران می‌دادند، سیستم‌های اعلام و هشدار آن را نیز خاموش کرده بودند و به چندبار اخطار سیستم‌های پدافندی سپاه و ارتش در طول مأموریت ۴ ساعته اعتنایی نکردند.
حادثه مذکور واجد چند پیام است که قطعا باید امریکایی‌ها آن را درک کنند:
۱- واکنش قدرتمندانه سیستم پدافندی نظام جمهوری اسلامی ایران به این تجاوز آشکار نشان داد که روند واکنش ایران نسبت به هرگونه تجاوز حتی اگر «سهوی» هم باشد تفاوت کرده و امریکایی‌ها و متحدانش باید بدانند که برخلاف گذشته دیگر درمقابل این‌گونه تجاوز‌ها اغماض نخواهد شد و ایران در دفاع از منافع سرزمینی خود اندک مسامحه‌ای را نخواهد داشت.
۲- قدرت و توان سیستم‌های دفاعی ایران و آن‌هم متکی بر تولیدات سیستم‌های دفاعی ایرانی «پدافند سوم خرداد» عملاً قابلیت‌های ایران را اثبات کرد. چیزی که فارغ از تصور دشمنان و حتی برآورد کشور‌های دوست ایران بود. این درحالی است که به باور ایجاد شده برای فرماندهان نظامی امریکا گلوبال‌هاوک نه قابل ردیابی است و نه قابل هدف قرار دادن.
۳- واکنش‌های شتاب‌زده و متناقض ترامپ نسبت به این حادثه که ابتدا ایران را متهم کرد و سپس بعد از اعلام مستندات ایران درمورد تجاوز قطعی پهپاد امریکایی به آب‌های ایران اشتباه کاربران امریکایی را پذیرفت، عملاً سردرگمی و انفعال نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری امریکا را نشان داد، این امر اگرچه خود نوعی تهدید جدید محاسبه می‌شود، اما نشانگر افول و سردرگمی دستگاه محاسباتی امریکاست که زمانی به لحاظ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در جهان زبانزد بود و این نشان‌دهنده این است که «جریان مقاومت» حتی فراتر از بلوک‌های دیگر قدرت جهان توانسته است، نظام امریکا را با چالش و بحران مواجه کند.
۴- واکنش قدرتمندانه ایران که نماد «مقاومت فعال» است، نشان داد که سیا‌ست‌های انتخاب شده توسط تیم افراطی حاکم بر کاخ سفید، مبنی بر اینکه با تصاعد بحران و بزرگنمایی تهدید قادرند سیاست‌های فشار حداکثری کاخ سفید را به نتیجه برسانند توهمی بیش نیست. همانگونه که در عرصه دیپلماسی و پیگیری حقوق ایران در عرصه برجام، روند عمل دستگاه‌های اجرایی پس از بیانیه شورای عالی امنیت ملی تغییر کرده است. در عرصه دفاعی و امنیتی نیز شرایط تغییر کرده و اگر تاکنون ایران نسبت به تجاوز‌های هواپیما‌ها و یا قایق‌ها و ناو‌های امریکایی غمض عین داشت، بعد از این شرایط تغییر خواهد کرد.
۵- فروپاشی بورس کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس پس از این حادثه نشان‌دهنده این است که اقتصاد این شیخ‌نشین‌ها نیز اعتماد به امریکایی‌ها و توان آن‌ها در حفظ امنیت انرژی در منطقه را، از دست داده‌اند، این روند البته باید درسی برای سیاسیون این کشور‌ها باشد که اینگونه اعتبار سیاسی و سرنوشت خود را با قدرت پوشالی امریکا پیوند نزده و پایگاه‌های خود را جولانگاه سخت‌افزار‌های امریکایی نسازند و این نکته را به خاطر بسپارند که هیچ اقدام، حمایت و بسترسازی آن‌ها برای حضور متجاوزان امریکا از دید تیزبین نیرو‌های دفاعی و امنیتی ایران مغفول نخواهد بود و بعد‌ها باید حساب آن را پس بدهند.
۶- قبل از این حادثه، روزنامه واشنگتن پست تصویر درستی از ایران در دوران «مقاومت فعال» با استناد به آنچه در دیدار رهبر معظم انقلاب با نخست‌وزیر ژاپن اتفاق افتاد، ارائه داد. این روزنامه معتبر امریکا در پی این دیدار نوشت که صدای رهبر ایران را نمی‌توانستیم شفاف‌تر از روز پنج شنبه و مخالفت وی با میانجیگری آبه بشنویم. در صدای رهبر ایران می‌توان بازتاب این جمله آیت‌الله خمینی را شنید که گفت: «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.» این روزنامه سپس نتیجه‌گیری می‌کند که «اعتماد به نفس ایران به خود، موضوعی است که هرگونه تقابل را بسیار خطرناک‌تر می‌کند» و اکنون جهان شاهد خواهد بود که پیش‌بینی این روزنامه امریکا درست بود. در اولین گام «مقاومت فعال» نیرو‌های ایرانی، این تمامیت هیبت، سیستم نظامی امریکا بود که فرو ریخت، امید است این حادثه درسی برای عبرت‌گیری تندرو‌های کاخ سفید باشد، تا تسلیم حقانیت مردم ایران شوند. بدانند که هزینه تست ابعاد دیگر «مقاومت فعال» ایران سنگین‌تر است. این حادثه و دیگر اتفاقات ماه‌های اخیر باید نقطه پایانی بر سیاست‌های اشتباه سال‌های اخیر کاخ سفید باشد که تصور می‌کرد با «فشار حداکثری» قادر به تسلیم مردم ایران است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر