۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۰
کد خبر: ۴۸۹۰۷
اگر حفاظت های شدیدی از زنان به عمل نیاید، خودکارسازی می تواند عواقب مصیبت باری را بر سر مشارکت آنان در بازار کار آوار کند.
به گزارش پایداری ملی، سیری شرکت اپل، آلکسای شرکت آمازون، پیش بینی فیلم برنامه مورد علاقه بعدی شما از سوی نتفلیکس؛ ما از هم اکنون با هوش مصنوعی زندگی می کنیم و در سال های آینده روند به کار گرفته شدن آن در جهان کسب و کار تنها تسریع خواهد شد. پیشتر درباره تاثیرات مصیبت بار بالقوه هوش مصنوعی بر بازار کار شنیده ایم، اما این ابزارهای تکنولوژیک که برای کاستن یا جایگزین شدن با شناخت انسانی طراحی شده اند، چه تاثیری بر زنان خواهند داشت؟

اولین مطالعه ای که تاکنون درباره پیامدهای هوش مصنوعی بر زنان در بازار کار انجام شده، از سوی «انستیتو مطالعات سیاستگذاری زنان» منتشر شده و یادآور سرسختی لاعلاج نابرابری جنسیتی به دلیل مسیر آینده دیجیتال ماست.

در حالی که برآوردها در این باره بسیار متفاوت است، انستیتوی مطالعات سیاستگذاری زنان محاسبه می کند که هر چند زنان کمتر از نیمی از نیروی کار آمریکا را تشکیل می دهند، ولی آنها تا حدود 60 درصد مشاغلی را به خود اختصاص داده اند که خطر جایگزین شدن کارکنان آنها با فناوری بیشتر از تمام مشاغل دیگر است. آریان هگویش مدیر برنامه استخدام و درآمدهای این انستیتو می گوید: «تاثیر فناوری بستگی بسیار زیادی به این دارد که چگونه به کار گرفته شود و هنگام به کار گرفته شدن آن چه کسی پشت میز نشسته باشد.»

به طور کلی این انستیتو برآورد می کند که در ازای هر 7 مرد، 10 زن در مشاغلی شاغل هستند که پیشرفت های تکنولوژیک آنها را «تهدید می کند» (مشاغلی که انقراض آنها دست کم احتمالی 90 درصدی دارد.) بعلاوه این مشاغل، در مقایسه با مشاغل تحت سیطره مردانی که رو به افول خواهند رفت، در سمت های نسبتا با دستمزد بالا متمرکز شده اند.

به گفته هگویش در نتیجه در حالی که زنان به دنبال آن هستند که در مواجهه با موانع استخدامی دیرینه خود را به پله های بالاتر برسانند: «تهدیدی که فناوری متوجه این مشاغل می کند می تواند به این معنا نیز باشد که شما برخی از نردبان هایی را نیز از بین می برید که اکنون وجود دارند و افراد می توانند واقعا از آنها بالا بروند و خود را به چشم انداز اقتصادی بهتری برسانند.» چه شما یک حسابدار مشغول محاسبه الگوریتم های حسابداری باشید یا یک متصدی پرداخت ارشد بانک که به زودی با یک دستگاه خودپرداز جایگزین خواهید شد، اگر حفاظت های شدیدی از زنان به عمل نیاید، خودکارسازی می تواند عواقب مصیبت باری را بر سر مشارکت آنان در بازار کار آوار کند.

بعلاوه مشاغلی که از ورود هوش مصنوعی جان سالم به در خواهند برد، به شکل بی تناسبی مشاغل کم کیفیت نظیر مشاغل مراقبت از سالمندان و افراد، کارهای خانگی و مشاغل آموزشی کمکی است.

وعده فناوری برای بهبود مشاغل – سالم تر، لذت بخش تر کردن، با مالیات فیزیکی کمتر و منعطف تر کردن مشاغل برای کارکنان- عمدتا با سیاست ها و سلسله مراتب های گسترده در محل کار به پیش برده می شوند. کارکنانی که به طور کلی فاقد قدرت هستند، وقتی فناوری شروع می کند به حاشیه راندن آنها، انعطاف پذیری و قابلیت انطباق کمتری از خود نشان می دهند.

هگویش می گوید تصمیمات در این باره که چه وقت و چگونه فناوری جدید به کار گرفته شود، به این بستگی دارد که آیا ورود فناوری «برای تکمیل مشاغل افراد به کار گرفته می شود یا برای جایگزین شدن با افراد.» یک راه حل می تواند بازسازی اساسی چانه زنی جمعی سنتی برای تغییرات آینده باشد: برای مثال قراردادهای اتحادیه برای کارگران هتل ماریوت شامل  مقرراتی است که از اعضا دربرابر تاثیرات خودکارسازی صیانت می کند، مستلزم رایزنی پیشرفته و آماده سازی  تمهیدات جبرانی در زمانی است که فناوری بالقوه مختل کننده در آن محیط به کار گرفته شود.

البته در صنایع مبتنی بر فناوری محور، مشاغل به مستقیم ترین شکل و به شکل مثبتی از فناوری تاثیر می گیرند. اما با وجود یک شکاف جنسیتی عمیق در این محیط های کاری، حتی با توجه به اینکه سیلیکون ولی در حال گسترش و پیشرفت است، این احتمال وجود خواهد داشت که زنان به حاشیه و به سمت سمت های کم دستمزدتر و کم رتبه تر رانده شوند.

تناقض آمیز اینکه زنان شاغل در صنایعی که محصولات نوین تکنولوژیک را تولید می کنند، با چند گرایش استخدامی بدتر مواجه اند. در طول 20 سال گذشته  نمایندگی زنان در سه  مورد از بزرگ ترین بخش های فناوری تنزل داشته است: علوم رایانه ای و تجزیه و تحلیل سیستم ها، سازندگان نرم افزار و متخصصان پشتیبان رایانه. با وجود لعاب فرهنگی مترقی سلیکون ولی، زنان رنگین پوست در محیط های کاری فناوری فعلی، حتی کمتر از بقیه زنان نمایندگی دارند: حتی در بحبوحه تاکیدات فرهنگی فزاینده بر برنامه های تحصیلی سازگار با زنان و تنوع در فناوری، زنان کماکان در یک میدان بازی سطح پایین تر گرفتارند: «برای زنان و مردانی که در سطح مشابهی از دیجیتالیزه شده کار می کنند، زنان در ازای مهارت های دیجیتال خود با شکاف دستمزدی 41 درصدی مواجه اند.»

یک بخش دیگر که خودکارسازی در آن تشدید خواهد شد، کار پلتفرم محور است، مثل استفاده اشتراکی از وسایط نقلیه «وظیفه ای» دیجیتال است. هر چند در حال حاضر این مشاغل تنها بخش بسیار کوچکی از بازار کار را به خود تخصیص داده اند، آنها در حال شکل دادن الگوهای تجارت و فرهنگ برای عصر دیجیتال هستند. با این حال این مشاغل کارگران بسیاری را به برنامه های کاری و مشاغل بی ثباتی که عملا هیچ حفاظت کاری در آنها وجود ندارد نیز سوق خواهند داد.

اجاره کردن یک قایق سریع به شکل اینترنتی ممکن است کمتر شفافیت داشته باشد، توانایی کمتری برای مذاکره بر سر شرایط کاری در آن وجود داشته باشد و هیچ راه موثری برای سازماندهی همسفران همتایان یا همکاران در آن موجود نباشد و به ناامنی و بهره کشی اقتصادی منجر شود.

بعلاوه در مجموع دیگران نیز از این پلتفرم ها بیرون رانده می شوند: انستیتو مطالعات زنان هشدار می دهد که حرکت از کار آبرومند به پلتفرم های دیجیتال، «کارگران سالمندتر و مهاجر را که خیلی از آنها زبان انگلیسی زبان دوم آنهاست یا آشنایی کمتری با شبکه های اجتماعی دارند، به سمت محرومیت از این بازار سوق خواهد داد.»

کلید راهبری این گرایش های آتی، موفق شدن یا مهار کردن موج خودکارسازی است: اول برنامه های آموزشی جامع می توانند به نیروی کار این امکان را دهند تا خود را با تغییرات تکنولوژیک سازگار کنند.

دوم خود بخش فناوری باید به سمت تنوع جنسیتی و نژادی بیشتر در بین کارکنان خود حرکت کند.
سوم  کار در کلیت خود برای زنان، باید عادلانه تر و پایدارتر شوند.

چالش جهانی بزرگ تر حصول این اطمینان است که ثمرات پیشرفت های تکنولوژیک از نو در زمینه بهبود دادن زندگی زنان سرمایه گذاری می شود.  شکاف انعطاف پذیری تکنولوژیک که امروز بین مردان و زنان وجود دارد، از نابرابری موجود ناشی می شود: به دلیل ناامنی اقتصادی بیشتر و وظایف  خانه داری بیشتر در خانه، زنان همیشه از زمان و منابع کمتری برای سازگار کردن خود با تغییرات برخوردار بوده اند.

اما فناوری می تواند این بحران را نیز  وارونه کند: با برنامه ریزی انعطاف پذیری برای آموزش آنلاین مناسب به منظور به روزرسانی مهارت ها یا صلاحیت ها، یادگیری دیجیتال می تواند زنان بیشتری را که درگیر محدودیت های وظایف خانه داری هستند، قادر کند تا فرصت های شغلی تازه را دنبال کنند. یک محیط کاری دیجیتال شده انعطاف پذیر، می تواند این امکان را برای کارگران فراهم کند تا وقت بیشتری را در خانه به سر برند تا به طور بالقوه توزیع کار برابرتر بین والدین بیشتر شود که کمک می کند ساختار خانواده برای یک اقتصاد دارای توازن بیشتر بین دو جنس به روزرسانی شود. اما این تحولات مستلزم قدرت بخشیدن به کارگران است، هم حالا و هم در آینده.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر