۱۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۴
کد خبر: ۴۴۳۵۸
استاد و پژوهشگر امور راهبردی لبنان علل قدرت انقلاب اسلامی ایران را در چهلمین سالگرد آن تشریح کرد.

به گزارش پایداری ملی، «امین محمد حطیط» استاد و پژوهشگر امور راهبردی لبنان در مقاله ای در روزنامه البناء این کشور به بررسی علل قدرت انقلاب اسلامی در ایران بعد از گذشت 40 سال و راز و رمز آن پرداخت و نوشت:انقلاب اسلامی ایران تاکید کرد که برپایه یک سری مبانی اساسی برای ملت استوار است، لذا صرفا یک جنبش برای تغییر یک حاکم یا کودتای نظامی با مدیرت یک کشور بیگانه نبود بلکه عملا حرکتی آزادیبخش برای بیرون آمدن از یوغ استعمار و دنباله روی و اراده ای متکی بر هویت ملی و دینی مستقل و متمرکز بر اصل حاکمیت مردم در سایه دین اسلام بود.

در سایه ظلم ناشی از وضعیت موجود در سطح بین الملل، ایران با جنگ تجاوزگرانه صدام مقابله کرد؛ جنگی که کشورهای منطقه ای در حمایت از صدام از آن پشتیبانی مالی کردند و کشورهای غربی تجهیزات و سلاح در اختیارش قرار دادند و از متجاوز حمایت و از او در شورای امنیت محافظت کردند.

همه اینها برای سرنگون کردن انقلابی بود که ثابت کرد، انقلاب ملتی است که خواهان آزادی و حاکمیت و استقلال و برخورداری از ثروت های خود بدون وجود شریکی خارجی است.

اما وقتی جنگ علیه ایران در رسیدن به اهدافش شکست خورد و ایران پایداری و استقامت کرد و انقلاب تحکیم بخشیده شد، غرب به سراغ قدرت نرم رفت و سیاست مهار سیاسی و اقتصادی و مالی را در پیش گرفت، اما یک بار دیگر نیز ایران با پایداری خود موفق شد و غرب به رهبری آمریکا در آسیب زدن به انقلاب ایران ناکام ماند. این بدان معنا است که قدرت نرم در کنار قدرت سخت در سرنگون کردن انقلاب اسلامی ناکام ماند و شکست خورد.

اما ایران از همان آغاز از میزان خطرهای پیش رو آگاه بود و به یقین می دانست که غرب آن را رها نخواهد کرد و تلاش خواهد کرد تا ایران تسلیم کند تا به خواسته هایش تن دهد و از اهداف انقلاب دست بردارد و درخصوص حقوق ملت امتیاز بدهد و به همین خاطر نیز بود که رهبری ایران با حمایت و تایید مردم، تصمیم راهبردی بزرگی را گرفت. این تصمیم راهبردی "ایجاد یک کشور قدرتمند و قادر به حفاظت از خود و ملت و ثروت های خودش بود". این تصمیم ویژه و عمیق و دارای ابعاد علمی و راهبردی متعدد بود و از این رو، ایران در مسیر کسب همه منابع قدرت و تحکیم آن حرکت کرد که می توان آن را در موارد زیر خلاصه کرد.

نخست قدرت سیاسی: ایران از همان آغاز نظام جمهوری را در دستور کار قرار داد و آن را از نظر اجرا کرد و کشوری مستحکم و مبتنی بر نهادها را در سایه رهبری حکیمانه و با درایت پایه ریزی کرد. در این نظام مسئولان در سطوح مختلف با انتخاب مستقیم یا غیرمستقیم مردم برگزیده می شوند و از این رو، نظام سیاسی تجلی اصل "حکومت مردم بر خود" شد و این نهایت قدرت برای نظام سیاسی است.

دوم، قدرت نظامی دفاعی: ایران حقیقت جهان امروز را درک کرد و در مسیر پایه ریزی قدرت دفاعی توانمند برای پاسداری از انقلاب و مردم و کشور و حمایت از جنبش های آزادیبخش در سطح جهان و به طور خاص در منطقه و تامین سلاح کافی و مناسب برای این منظور حرکت کرد. ایران اینکار را از دو مسیر ساخت تسلیحات داخلی و واردات از منابع خارجی بدون قبول هرگونه قید و شرط انجام داد. ایران با تکیه به این دو مسیر موفق شد که این سطح از نیروی بازدارندگی موثر دست یابد.

سوم، قدرت اقتصادی: روشن است که اقتصاد و پول شریان زندگی است. سیاست مهار و محاصره و تحریم های غربی ایران را بر آن داشت تا به طور اساسی بر خود تکیه کند و از این رو می بینیم که ایران با وجود محاصره توانست ثروت ملی را به خدمت گرفته و از آن به نفع مردم و خدمت به انقلاب بهره بگیرد و دست بیگانگان را از این ثروت کوتاه کند و سپس انقلابی اقتصادی را پایه ریزی کند که اقتصاد ایران را از یک اقتصاد مصرفی به یک اقتصاد تولیدی و سرمایه گذاری تبدیل کند و از این رو، ایران در سطح بسیار بالایی به خودکفایی رسید.

چهارم، قدرت علمی: ایران، اسلام را به خوبی درک کرد و اسلام نیز دین زندگی و توسعه و پیشرفت است، لذا ایران الگویی را در پیشرفت علمی همراه با پایبندی عمیق خود به دین و قوانین و موازین آن ارایه کرد و با موفقیت وارد عرصه اتمی و فضا و نانو و سایر علوم جدید شد. ایران در اینجا دو دستاورد به دست آورد. نخست اینکه باعث شد تا از علوم جدید بهره بگیرد و دوم اینکه بر این حقیقت تاکید کرد که اسلام دین تمدن و زندگی پیشرفته است.

پنجم، قدرت اجتماعی: ملت ایران ثابت کرد که در برابر دخالت خارجی می ایستند که این امر نشات گرفته از ایمان دینی و تعهد ملی و جنبش فکری است.

ششم، قدرت همپیمانی راهبردی: ایران توانست ائتلاف ها و هم پیمانی های مهمی را ایجاد کند و قدرت خود را افزایش داده و یک شبکه ایمنی منطقه ای و بین المللی برای خود ایجاد کند. این ائتلاف ها و هم پیمانی ها با کشورها نظیر سوریه یا نهادهای غیردولتی نظیر حزب الله ایجاد شد و با ارتقاء یافتن به یک گروه راهبردی مهم یعنی محور مقاومت در نظام جهانی درحال تشکیل براساس گروه های راهبردی تبدیل شد که این امر باعث می شود که ایران باوجود همه محاصره ها و تنگناها، جایگاهی امنی را همراه با همپیمانانش در نظام جهانی آینده رزور کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر