۲۵ تير ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۳
کد خبر: ۳۶۴۱۵
تحلیلی بر اوضاع عربستان
یک سال از زمانی که ملک سلمان بن‌عبدالعزیز آل‌سعود پسرش محمد بن‌سلمان را به ولیعهدی برگزید می‌گذرد، اما ولیعهد ۳۲ساله هنوز برای اینکه وارث بلافصل پدرش باشد به مشروعیت و اعتبار او احتیاج دارد. شاهزاده محمد کسی است که بیش از هر کس دیگری در پنجاه سال اخیر توانسته خاندان سعود را از هم دور بکند.
یک سال از زمانی که ملک سلمان بن‌عبدالعزیز آل‌سعود پسرش محمد بن‌سلمان را به ولیعهدی برگزید می‌گذرد، اما ولیعهد ۳۲ساله هنوز برای اینکه وارث بلافصل پدرش باشد به مشروعیت و اعتبار او احتیاج دارد. شاهزاده محمد کسی است که بیش از هر کس دیگری در پنجاه سال اخیر توانسته خاندان سعود را از هم دور بکند.

تابستان سال پیش، ملک سلمان بدون هیچ توضیحی محمد بن‌نایف را از جایگاه دوم در پادشاهی عربستان کنار گذاشت و پسرش را در آن جایگاه قرار داد. [بن]نایف توانسته بود با موفقیت القاعده را در عربستان سعودی شکست دهد، حملات تروریستی در ایالات متحده و اروپا را خنثی کند، و چندین بار تلاش برای ترور خود توسط القاعده را ناکام بگذارد. از وقتی او را از سلسله‌ی جانشینان کنار گذاشته‌اند، در خانه‌اش بازداشت است و بر تمام ارتباطات او نظارت می‌شود. ارتباط او با بیرون از خانه بسیار کم است؛ ماه نوامبر گذشته نیز تمام حساب‌های بانکی‌اش مسدود شد.

از دهه‌ی ۱۹۷۰، در خاندان سلطنتی سعودی، جناح نایف وزارت کشور را در دست داشته است. این وزارت بروکراسی عظیمی دارد و در آن کسانی کار می‌کنند که شغل‌شان را به خانواده‌ی نایف مدیون‌اند. منابع امنیتی می‌گویند روحیه‌ی این وزارت‌خانه از زمانی که او از کار برکنار شده افول کرده است.

چندین منبع تایید کرده‌اند که اخیراً یکی دیگر از شاهزاده‌های رده‌بالا بازداشت شده، بازداشتی که متعاقب موج دستگیری‌های سال گذشته است. پاییز سال پیش چندین مقام ارشد از خاندان سلطنتی و از دیگر خاندان‌های مهم بازداشت شدند. به بیشتر کسانی که بازداشت شده بودند هیچ اتهامی وارد نشد و فقط بعد از اینکه مبلغ اخاذی را پرداخت کردند آزاد شدند.

فرد دستگیرشده شاهزاده ترکی بن‌عبدالله هفتمین پسر پادشاه درگذشته‌ی عربستان، ملک عبدالله، است. هیچ اتهامی به او تفهیم نشده، و به اجازه نداده‌اند که از مشاوره‌های قانونی بهره ببرد. تنها به او اجازه داده‌اند با اعضای درجه‌یک خانواده‌اش صحبت تلفنی مختصری داشته باشد. خبر‌ها حکایت از این دارد که رئیس ستاد او، سرلشکر علی القحطانی، در زیر شکنجه کشته شده است. همچنین پسرعموی ترکی نیز به‌تازگی بازداشت شده است.

ترکی متولد ۱۹۷۱ است. او در نیروی هوایی سلطنتی سعودی خلبان شد و به فرماندهی اسکادران ارتقا پیدا کرد. پدرش ابتدا او را معاون فرماندار استان ریاض کرد و بعد در سال ۲۰۱۴ به فرمانداری همان‌جا برگزید. متروی ریاض را ترکی ساخته است. فرمانداری ریاض مهم‌ترین فرمانداری در پادشاهی است، چون اکثر شاهزادگان در آنجا زندگی می‌کنند. فرماندار به تمام زیروبم خاندان سلطنتی دسترسی دارد، و این منشا قدرت فراوانی است. ملک سلمان پیش از اینکه ولیعهد شود ۵۰ سال فرماندار بود.

بازداشت ترکی تنش زیادی در خاندان به وجود آورده است. برادران ناتنی پادشاه، احمد و مقرن، در پشت پرده برای آزادی ترکی فشار آوردند. درخواست آن‌ها رد شد، که اتفاق بسیار نامعمولی در خاندان آل‌سعود به‌حساب می‌آید. ترکی برجسته‌ترین عضو خاندان سلطنتی است که هنوز در بازداشت به سر می‌برد. برادر او، متعب بن‌عبدالله، نوامبر سال گذشته بازداشت شد، اما بعد از پرداخت پول او را رها کردند. متعب فرمانده‌ی گارد ملی سعودی بود؛ جایگاهی که پدرش از دهه‌ی ۱۹۶۰ آن را برعهده داشت. ترکی مدیرعامل بنیاد ملک عبدالله است، که ارزشی برابر با ۲۰ میلیارد دلار دارد.

وزارت کشور و گارد ملی سعودی دو تا از قدرتمندترین نهاد‌های امنیتی در پادشاهی هستند. درواقع، هیچ رقیبی برای آن‌ها وجود ندارد. هر دو نهاد در پایتخت و در شهر‌های مقدس نفوذ زیادی دارند. کنترل سلاح، که مساله‌ی مهمی در عربستان سعودی است، در دست آن‌ها است. در میان کسانی که هنوز در بازداشت به سر می‌برند یکی از اعضای مهم خاندان بن‌لادن، که مشاور اقتصادی سابق شاهزاده محمد بوده، قرار دارد.

تنها نمونه‌ای که برای چنین کشمکش درون‌خاندانی در تاریخ مدرن عربستان سعودی وجود دارد مربوط می‌شود به دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰. بنیان‌گذار پادشاهی جدید عربستان سعودی عبدالعزیز آل‌سعود بود. بعد از او ملک سعود به پادشاهی رسید. ملک سعود برادران خود را با فساد و شرارتش از خود دور کرد. در سال ۱۹۵۸، یعنی پنجمین سال سلطنت سعود، رئیس‌جمهور کاریزماتیک مصر، جمال عبدالناصر، از نقش سعودی در چندین تلاش برای ترور خودش پرده برداشت. فیصل، برادر سعود، که ولیعهد او نیز بود، با استفاده از تحقیری که در اوج این ماجرا نصیب پادشاه شد، قدرت را به‌طور کامل از دستان او خارج کرد، بااین‌حال او را مجبور نکرد که از جایگاه خود کناره‌گیری کند. در ادامه‌ی این قضایا، در خاندان سعود پنج سال کشمکش بود تا اینکه بالاخره سعود به تبعید رفت و فیصل پادشاه شد.

امروز خاندان عمیقاً تکه‌پاره است. تا زمانی که ملک سلمان بر تخت است، احتمال کودتای درون‌خاندانی بعید است. سلمان مشروعیت دارد. او نه دچار مرگ مغزی شده و نه از کارافتاده است. او بیش از آن‌چیزی که رسانه‌های غربی نشان می‌دهند اهمیت دارد و در امور درگیر است. آن‌طور که یکی از مقامات ارشد به من گفت، او به پسرش «پوشش هوایی» می‌دهد. اگر سلمان یک دهه‌ی دیگر عمر کند، چیز‌های بسیاری تغییر می‌کند. اما اگر همین امشب بمیرد، هیچ چیز مشخص نخواهد بود.

امکان ترور نیز وجود دارد. فیصل ترور شد. گزارش‌های زیادی خبر از این می‌دهند که در آوریل برای ترور ولیعهد تلاشی صورت گرفته است. بعد از آن اتفاق، ولیعهد به‌مدت تقریباً یک ماه از انظار عمومی خارج شد. کل قضیه مرموز و مبهم است، اما به‌هرحال نشان از بی‌ثباتی در پادشاهی دارد. می‌گویند ولیعهد به امنیت خودش وسواس پیدا کرده است.

اقدام شاخص ولیعهد در زمینه‌ی سیاست خارجی آغاز جنگ یمن بود. سعودی‌ها و متحدانش امیدوارند که نبرد بر سر بندر حیاتی الحدیده‌ی یمن بتواند آن‌ها را از وضعیت آچمز سه‌سال‌ونیمه‌ی جنگ خلاص کند. عملیات پیروزی طلایی در یمن تلاشی ناامیدانه است که عربستان برای خروج از باتلاق یمن به آن دست زده است، باتلاقی که هزینه‌ی سرسام‌آوری برای عربستان سعودی داشته، میلیون‌ها یمنی را در مرز قحطی قرار داده، و به رقیب اصلی عربستان سعودی، یعنی ایران، سود می‌رساند.

طعنه‌آمیز آنکه، جنگ دیگری نیز ۵۵ سال پیش در یمن اتفاق افتاد که آخرین ضربه را به پادشاهی ملک سعود وارد آورد. فیصل از دخالت ناصر در سال ۱۹۶۲ در یمن استفاده کرد تا سعود را برای همیشه از قدرت برکنار کند و خودش قدرت را به‌طورکامل در اختیار بگیرد. سعود به قاهره و آتن فرار کرد و هیچ‌وقت نتوانست به عربستان بازگردد.

بروس ریدل ستون‌نویس بخش نبض خلیج [فارس]در المانیتور است. او مدیر پروژه‌ی اطلاعات در موسسه‌ی بروکینگز است. آخرین کتاب او، «پادشاهان و رئیس‌جمهوران: عربستان سعودی و ایالات متحده از زمان فرانکلین روزولت» نام دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر