۱۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۰
کد خبر: ۳۵۱۷۲
بحث جنگ تعرفه‌ها بخشی از یک مانور تبلیغاتی و یک سیاست دراز‌مدت راهبردی هیات حاکمه جدید امریکا علیه اتحادیه اروپا است تا از این طریق به وحدت اروپا و سیاست استقلال اروپا از امریکا خدشه وارد کند. به خصوص بعد از دورانی که به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا منجر شده است به نظر می‌رسد اتحادیه در مسیر استقلال تا حد زیادی در آغاز این مسیر جدید متزلزل و متضرر شود ولی در دراز‌مدت مجبور است راهش را از امریکا جدا کند.
پس از خروج امریکا از برجام، حیات آن منوط به آن شده است که ایران و اروپا بتوانند بر سر بقای منافع آن به توافق برسند. اما نکته اینجاست که با بازگشت تحریم‌های اقتصادی امریکا عملا بخش زیادی از منافع اقتصادی برجام برای ایران از بین می‌رود. از همین رو شرایط برای حفظ برجام سخت‌تر از هر زمان دیگری شده است. از سویی دیگر جنگ تجاری میان اروپا و امریکا آغاز شده است و برجام نیز تبدیل به یکی از اهرم‌های خاص در اجرای آن شده است. مجید تفرشی، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در گفتگو با «اعتماد» می‌گوید اروپایی‌ها می‌خواهند برجام را حفظ کنند، اما بعید است که بتوانند در همه موارد جلوی امریکا ایستادگی کنند. در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید.

جنگ تعرفه‌ای میان امریکا و اروپا تا چه حد می‌تواند جدی باشد و امریکا چه هدفی را از این موضوع دنبال می‌کند و ایران در این بین چه نقشی دارد؟

بحث جنگ تعرفه‌ها بخشی از یک مانور تبلیغاتی و یک سیاست دراز‌مدت راهبردی هیات حاکمه جدید امریکا علیه اتحادیه اروپا است تا از این طریق به وحدت اروپا و سیاست استقلال اروپا از امریکا خدشه وارد کند. به خصوص بعد از دورانی که به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا منجر شده است به نظر می‌رسد اتحادیه در مسیر استقلال تا حد زیادی در آغاز این مسیر جدید متزلزل و متضرر شود ولی در دراز‌مدت مجبور است راهش را از امریکا جدا کند. نه اینکه بخواهد تبدیل به دشمن امریکا شود، اما به سمتی خواهد رفت که تصمیم‌گیری‌ها و راه جداگانه و جدای منویات و منافع امریکا اتخاذ خواهد کرد و تصمیم‌ها به سمت در نظر گرفتن منافع اروپا پیش خواهد رفت. بنابراین فکر می‌کنم بحث ایران و تعرفه‌ها هر دو بخشی از یک بسته راهبردی است که جنگ پنهان اروپا و امریکا را نشان می‌دهد که گاهی این موضوع نیز آشکار می‌شود. البته اروپایی‌ها علاقه‌ای ندارند که به این موضوع دامن بزنند و آن را گسترش دهند، اما به هر حال با یک طرفی مواجه است که به شکل دایم متعدی و خشن است و به شکل دایمی از حریم خود خارج می‌شود از همین رو اروپایی‌ها نمی‌توانند به این موضوع توجه نکنند و آن را نادیده بگیرند. ایران نیز بخشی از این مجموعه به حساب می‌آید که حیثیت اروپا را نشانه گرفته است.

چنین رویکردی از سمت ترامپ از بعد داخلی در امریکا تا چه حد تاثیرگذار است؟

موضوع تعرفه فی‌نفسه برای امریکایی‌ها مهم است. یکی برای اینکه به اقتصاد داخلی امریکا رونق می‌بخشد و از سویی دیگر به اروپایی‌ها فشاروارد می‌کند که در این مساله برای اینکه از نظر اقتصادی تا حدی بازار داخلی به شکل نابرابری گرم کند و نتیجه آن می‌شود که محبوبیت برای ترامپ در راستای سیاست‌های عوام‌گرایانه و پوپولیستی او به همراه خواهد آورد. باید توجه داشت که ترامپ در داخل امریکا طرفداران کمی ندارد، حدود نیمی از مردم امریکا از وی طرفداری می‌کنند و بخش عمده آن‌ها هم چشم‌شان به سیاست‌های و اقدامات اقتصادی است که دولت در راستای بهبود وضع معیشتی کشور انجام می‌دهد، حتی به قیمت آنکه این موضوع در ظاهر و حتی کوتاه‌مدت باشد. ولی این موضوع برای تبلیغات داخلی موثر است و در کوتاه‌مدت به دونالد ترامپ کمک خواهد کرد. باید توجه داشت که مردم امریکا توجه چندانی به مسائل بین‌المللی ندارند و بیشتر مسائل داخلی و سرنوشت خودشان توجه دارند و تاثیرکار‌های امریکا در سایر کشور‌ها برای‌شان چندان مهم نیست.

سفیر امریکا در آلمان در مصاحبه‌ای با نیویورک‌تایمز عنوان کرده است که اگر در مقوله تحریم ایران، اروپایی‌ها با امریکا همراهی کنند، شاید آقای ترامپ حاضر شود تا اروپایی‌ها را از پرداخت تعرفه مستثنی کند. به نظر شما آیا امریکا از بحث تعرفه به دنبال مقاصد سیاسی است؟

یک نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که اروپایی‌ها در مساله برجام با وحدت نظر ایستادند و حتی بریتانیا که در حال خروج از اتحادیه هستند هم در این زمینه با آن‌ها هم نظر است و در حال انجام تلاش‌های متعددی هستند تا جلوی خواست امریکا ایستادگی کنند. به نظر می‌رسد خواست قلبی آن‌ها این است که برجام حفظ شود. در این مورد باید تاکید کرد که خواستن، توانستن نیست. اگر هم بخواهد که ظاهرا هم می‌خواهد، بعید است که بتواند در همه موارد جلوی امریکا ایستادگی کند و آن‌ها را نادیده بگیرد. بنابراین به نظر می‌رسد اروپایی‌ها در مساله برجام آنگونه که می‌خواهند نمی‌توانند در برابر زیاده‌خواهی امریکا ایستادگی کنند چرا که پول و زور در حال حاضر حرف اصلی را در دنیای سیاست امروز می‌زند و اروپایی‌ها فعلا در شرایطی نیستند که هرگونه بخواهند با امریکا برخورد کنند، از همین رو چنین موضوعی می‌تواند بخشی از سناریو باشد. البته خواسته امریکایی‌ها در این زمینه نیز می‌تواند به نحوی تتمیع یا به دام انداختن اروپایی‌ها باشد ولی به طور کلی خالی از واقعیت نیست. به هر حال اروپایی‌ها، اکنون فاصله زیادی نسبت به خواسته‌های خود از برجام و توانایی‌هایی که در برابر فشار‌های امریکا دارند مشاهده می‌کنند.

آقای لودریان وزیر خارجه فرانسه اعلام کرد که پیشرفت‌هایی در بحث محافظ از شرکت‌های اروپایی در برابر امریکا رسیده‌ایم، اما این اقدامات کافی نیست. به نظر شما این پیشرفت‌ها منجر به نتیجه خواهد شد و اکنون اروپایی‌ها چه اقداماتی را برای حفظ برجام در دستور کار خود دارند؟

در نشست اقتصادی که هفته گذشته در بروکسل برگزار شد و در آنجا حضور داشتم، مشخص است که اروپایی‌ها قصد دارند کار‌هایی را انجام دهند. تقریبا تکلیف کمپانی‌های بزرگ مشخص است. زیرا آن‌ها به دلیل مراودات گسترده با امریکا از دولت‌های‌شان تبعیت نخواهند کرد چرا که آثار تحریم‌های یک‌جانبه امریکا را خواهند دید و طبیعتا حتی اگر دولت‌ها هم اطمینان‌های اولیه بدهند، کمپانی‌های بزرگ ریسک نخواهند کرد و خطر تحریم‌های امریکا را به جان نخرند. اما کمپانی‌های کوچک اقتصادی و سرمایه‌گذاری حقوقی و بانکی هنوز مردد هستند. به دلیل اینکه کمپانی‌های ایتالیایی، نروژی، سوئدی و... ممکن است به حرف دولت‌های‌شان گوش دهند و ارتباط با ایران را حفظ کنند. اما دو مساله عمده وجود دارد، یکی اینکه اگر دولت‌ها چنین تضمینی را ارایه دهند، همچنان تعدی امریکا برقرار خواهد بود. فرض کنیم که آن‌ها با امریکا کاری نداشته باشند، اما موضوع دیگر تحریم چرخه پولی ایران است. زیرا اگر این چرخه مورد تحریم قرار گیرد تفاوت چندانی میان شرکت‌های بزرگ و کوچک وجود نخواهد داشت. هرچند که تضمین‌های دولت‌های اروپایی می‌تواند دلگرم‌کننده باشد، اما در دنیای امروز حرف آخر را در شرکت‌های خصوصی هیات‌مدیره و سهام‌داران خواهند زد و دولت‌ها تنها نقش دلگرم‌کننده، مشورتی و توصیه‌ای دارند. تصمیم‌گیرنده کمپانی‌ها هستند و به نظر می‌رسد حتی اگر دولت‌ها بخواهند نیز نمی‌توانند فصل‌الخطاب باشند.

در حال حاضر شرایط به نحوی هست که اروپایی‌ها بتوانند ایران را راضی به ادامه برجام کنند؟

شرایطی که ایران در آن به نسبت قبل از خروج امریکا به سر می‌برد شرایط بین بد و خوب نیست بلکه شرایط بین بد و بدتر است. به نظر می‌رسد که اروپایی‌ها می‌توانند کاری کنند که ایران به دوره تحریم آقای احمدی‌نژاد باز نگردد که مسلما نیز به این دوره باز نخواهد گشت زیرا اجماع بین‌المللی مثل گذشته در خصوص ایران وجود ندارد. در آن زمان اجماع بین‌المللی علیه ایران به همراه تحریم‌های شورای امنیت وجود داشت. مسلما اگر بخواهیم روی کاغذ نگاه کنیم، ایران دیگر به مانند گذشته از نظر شورای امنیت یاغی نیست. اما در حال حاضر واقعیت آن است چه امریکا یا ایران یاغی باشند یا نباشند، ولی پول و زور امریکا پیش می‌رود و ایران باید به این موضوع توجه کند و نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. در این شرایط به نظر می‌رسد که اروپایی‌ها می‌خواهند تاثیرگذار باشند و تا حدی این کار را انجام داده‌اند و این روند را ادامه خواهند داد، اما اینکه تا چه حد بتواند توقع ایران را برآورده کند جای سوال است. به نظر می‌رسد که فعلا سطح توقعات ایران از اروپا نمی‌تواند گسترده باشد، ضمن اینکه ایران نباید همه تخم مرغ‌های خود را در سبد اروپایی‌ها قرار دهد، هرچند که گزینه دیگری نیز وجود ندارد. روسیه و چین نیز نه به طور کامل، اما تا حدی مجبورند به تحریم‌ها بپیوندند. مساله دیگر این است که حتی ۱۲ بند مورد درخواست امریکایی‌ها نیز قابل اجرا نیست، اما امریکایی‌ها قصد دارند سقف مطالبات خودشان را مطرح کنند و طبیعی است که هیچگاه به آن نخواهند رسید. اما فکر می‌کنم در دراز مدت یک مصالحه گریز‌ناپذیری صورت خواهد گرفت و بازگشت امریکا به این صحنه به هر صورت ناگزیر است هرچند که مساله امریکا با ایران فراتر از مساله برجام است و بعید است با تمکین ایران به برجام و سایر موضوعات نیز مخاصمه ایران و امریکا به آسانی خاتمه پیدا کند.

اکنون آمار نشان می‌دهد به طور مثال از هر دو شغل در آلمان یکی مستقیم و دیگری غیرمستقیم درگیر بخش صادراتی این کشور است که بخش عمده‌ای از آن نیز مربوط به امریکا‌ست. اگر اروپا بخواهد با امریکا وارد جنگ تجاری شود و یکی از بهانه آن نیز مربوط به برجام باشد، تا چه حد حاضر است پای برجام بایستد و با امریکا روبه‌رو شود؟

بحث جنگ تجاری امریکا با اروپا منحصر به برجام نیست. اما برجام یکی از عناصر شکل‌دهنده این مخاصمه میان دو طرف است. در شرایط فعلی بازار مصرفی امریکا به عنوان مثال در خصوص کالا‌های مصرفی آلمانی به آن صورت نیست که دولت ترامپ بتواند یک شبه مانع حضور آن شود. اگر بازار امریکا را نگاه کنید، بخش عمده‌ای از خودروی مصرفی در امریکا ماشین‌های آلمانی هستند و چیزی نیست که دولت امریکا بتواند به مانند دوره مک‌کارتیسم با زور مانع ورود کمپانی‌های خارجی به امریکا شود، چرا که سیگار برگ کوبایی نیست که کالای قاچاق محسوب شود. دامنه و عمق مناسبات تجاری و سرمایه‌گذاری امریکا و اروپا بسیار زیاد است و دولت امریکا از ارعاب و تهدید استفاده می‌کند و تا حدی نیز می‌تواند موفق باشد ولی این موفقیت به چه میزان خواهد بود جای تردید وجود دارد. اما این موفقیت هرچند اندک می‌تواند ضربه جدی به اقتصاد نه‌تن‌ها کشوری مانند آلمان بلکه کل اروپا داشته باشد. من فکر می‌کنم به طور کلی اروپایی‌ها مصمم به ایستادگی در برابر امریکا در این زمینه هستند و از هم‌اکنون این روند با برجام شروع شده و با برجام خاتمه نخواهد یافت. نافرمانی علیه امریکا نیز از هم‌اکنون آغاز شده است و وقتی که از صدراعظم آلمان سوال شد که راه‌حل شما در این زمینه چیست؟ جوابش دو کلمه بود، «اروپای واحد». در حال حاضر به نظر می‌رسد این مساله به حل یا نادیده گرفتن شکاف‌های درون اتحادیه کمک کرده و بعید است که امریکا با این اعمال فشار بتواند کمکی برای بهبود چهره خود در امریکا پیدا کند. اکنون شاهد هستیم که بهترین و نزدیک‌ترین متحد آن یعنی کانادا با مشکل مواجه شده است و به‌شدت، مخالف سیاست‌های تعرفه اقتصادی امریکا‌ست. امریکا اکنون می‌تواند برای اروپا هزینه‌تراشی و ضربه وارد کند ولی بعید می‌دانم که بتواند اروپا را زمین بزند.

از سوی دیگر در بحث مواجهه ترامپ با برجام و اتحادیه اروپا، یک بحث کلان‌تر وجود دارد که ترامپ تلاشش برای از بین بردن همه میراث اوباما است. همگرایی با اروپا در موضوعات مختلف و نزدیک شدن به سیاست‌های اروپایی یکی از دستاورد‌های مهم اوباما بود که ترامپ قصد دارد با آن مقابله کند و در طول انتخابات همواره تاکید داشت که اوباما منافع داخلی امریکا را به اروپایی‌ها فروخته است و به بهانه همگرایی شرایط داخلی اقتصاد کشور را فراموش کرده و نادیده گرفته است. نکته دیگر اینکه هم در مساله تعرفه و هم ایران باید توجه داشت که نقش لابی حقوقی و سیاسی اعراب و اسراییل در داخل امریکا و در سطح جهان بسیار قوی و بر سیاست‌های ترامپ تاثیرگذار است. به نظر می‌رسد این لابی‌گری به مانند برجام در بحث اروپا نیز کاملا محسوس است.

نشست بروکسل که هفته گذشته برگزار شد را می‌توان بخشی از لابی جمهوری اسلامی به همراه اتحادیه اروپا برای حفظ برجام دانست؟

نشستی که هفته گذشته برگزار شد نماینده‌های دولت ایران و کشور‌های اروپایی و اتحادیه اروپا به همراه برخی اندیشکده‌ها و موسسات اروپایی حضور داشتند. این نشست نیز به همت لابی اقتصادی و سرمایه‌گذاری بین ایران و اروپا برگزار شد. این سازمان برگزار‌کننده یکی از سازمان‌های پیشگام در زمینه دیپلماسی اقتصادی و تجاری دنیا درایران است. به نظر می‌رسد در دیپلماسی تجاری و اقتصادی، دولت‌ها نباید به صورت مستقیم وارد ماجرا شوند. این نشست نشان داد که گروه‌های مستقل از دولت‌ها می‌توانند قوی‌تر عمل کنند تا سیاست‌های رسمی. به نظر من همان‌گونه که دولتی کردن دیپلماسی عمومی در دوره آقای احمدی‌نژاد به شکست انجامید، دولتی کردن دیپلماسی اقتصادی نیز کارآمد نخواهد بود و باید این موضوع به بخش خصوصی و جوامع ایرانیان خارج از کشور سپرده شود و به آن‌ها اعتماد کرد و از آن‌ها کمک گرفت و دولت‌ها می‌توانند حامی خوبی در این جریان باشند. زیرا ضریب نفوذ و عمق نفوذ دولت‌ها در دیپلماسی اقتصادی محدود است و بخش خصوصی می‌تواند در این موضوع نقش موثرتری ایفا کند.

فضای عمومی در اروپا چگونه است. آیا خواسته مردم در اروپا رویارویی یا سازگاری با امریکا‌ست و آیا مردم حاضرند پشت دولت‌های‌شان در برابر سیاست‌های امریکا ایستادگی کنند یا خیر؟

در اکثر کشور‌های اروپایی اکنون یک جناح پوپولیست و راست افراطی وجود دارد که در تعداد کمی از کشور‌های اروپایی به قدرت رسیدند و در برخی دیگر به عنوان دولت در سایه عمل می‌کنند. البته در بریتانیا حتی حزب دوم هم نیستند. این‌ها خواهان آن هستند که با امریکای ترامپ متحد شوند و ترامپ تبدیل به پیامبر جدید آن‌ها شده است. ولی غیر از این اقلیت، اکثریت مردم اروپا چه چپ‌ها و چه گروه‌های میانه راست، به طور جدی مخالف ترامپ هستند و افکار عمومی اروپا به‌شدت ترامپ را علیه خودشان می‌دانند و ایشان را تحقیر می‌کنند و حتی نسبت به وی احساس عدم اطمینان و بی‌علاقگی دارند. البته جامعه اروپا علاقه‌ای به رویارویی با امریکا ندارد ولی معتقد به تسلیم، درجا زدن و بی‌دست و پا شدن در برابر ترامپ امریکا نیز نیستند. اکنون تلاش برای نادیده گرفتن و خنثی کردن خطرات امریکا اولویت دارد ولی فعلا اروپایی‌ها بیشتر به دنبال دفع خطر هستند و قصد مخاصمه و رویارویی تهاجمی را ندارند.

 

جمله‌های کلیدی

بحث ایران و تعرفه‌ها هر دو بخشی از یک بسته راهبردی است که جنگ پنهان اروپا و امریکا را نشان می‌دهد که گاهی این موضوع نیز آشکار می‌شود. ایران نیز بخشی از این مجموعه به حساب می‌آید که حیثیت اروپا را نشانه گرفته است.

اروپایی‌ها فعلا در شرایطی نیستند که هرگونه بخواهند با امریکا برخورد کنند.

شرایطی که ایران در آن به نسبت قبل از خروج امریکا به سر می‌برد شرایط بین بد و خوب نیست بلکه شرایط بین بد و بدتر است.

اروپایی‌ها می‌توانند کاری کنند که ایران به دوره تحریم آقای احمدی‌نژاد باز نگردد که مسلما نیز به این دوره باز نخواهد گشت زیرا اجماع بین‌المللی مثل گذشته در خصوص ایران وجود ندارد.

ایران نباید همه تخم مرغ‌های خود را در سبد اروپایی‌ها قرار دهد، هرچند که گزینه دیگری نیز وجود ندارد. روسیه و چین نیز نه به طور کامل، اما تا حدی مجبورند به تحریم‌ها بپیوندند.

اکنون تلاش برای نادیده گرفتن و خنثی کردن خطرات امریکا اولویت دارد ولی فعلا اروپایی‌ها بیشتر به دنبال دفع خطر هستند و قصد مخاصمه و رویارویی تهاجمی را ندارند.

در دیپلماسی تجاری و اقتصادی، دولت‌ها نباید به صورت مستقیم وارد ماجرا شوند. این نشست نشان داد که گروه‌های مستقل از دولت‌ها می‌توانند قوی‌تر عمل کنند تا سیاست‌های رسمی.

روزنامه اعتماد


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر