۳۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۶
کد خبر: ۲۴۹۲
حصر سایبری (3)
عتادان شبکه‌های اجتماعی همچون سایر معتادان اینترنتی صبر کمی داشته و همانطور که مشکلات فنی، تاخیر در بروزرسانی و سرعت کم ارتباط را تحمل نمی‌کنند در زندگی واقعی نیز عجول تر و کم حوصله ترند. در شبکه‌های اجتماعی آفتاب غروب نمیکند لذا کاربران آنها اغلب از خواب شبانه خود زده و در روز بهره وری کمتری دارند.
رسانه‌های اجتماعی محبوب ترین بخشهای فضای مجازی برای استفاده عموم هستند. از کودکان و نوجوانان گرفته تا مادر بزرگ ها، مدارس، شرکت‌های دولتی، انجمن‌های خیریه، برندهای تجاری و ... همه و همه سعی میکنند در رسانه‌های اجتماعی حضور پیدا کرده و ضمن تولید محتوا برای خود مخاطبان ثابتی دست و پا کنند. دلایل و نیازهای متنوع کاربران روز بروز بر رشد و دامنه گسترش رسانه‌های اجتماعی میافزاید. کاربران گوناگون در سطوح مختلف سنی، تحصیلی، فرهنگی و با جنسیت، نژاد و زبانهای متفاوت بر حسب علائق، اهداف، دلایل و نیازهای خود طیف وسیعی از محتوا را تولید و یا بازنشر می‌کنند. در نتیجه استفاده و وابستگی به رسانه‌های اجتماعی رشدی روز افزون داشته و در زندگی فرد جایگاه مشخصی پیدا خواهد کرد، و پس از مدتی جزئی از سبک زندگی فردی و جمعی افراد یک جامعه خواهد شد. در نتیجه شناخت و بررسی ابعاد مختلف رسانه‌های اجتماعی با توجه به جوان بودن جمعیت کشور ضروری می نماید، در این سری از گزارشها با رسانه‌های اجتماعی و تأثیرات آنها بر سبک زندگی بیشتر آشنا می‌شویم.

پیش از نتیجه گیری درباره تاثیرات رسانه های اجتماعی بر بخشهای مختلف سبک زندگی بهتر است نقش و اثر هر یک از پلتفرم های اجتماعی را نیز به شکل جداگانه مرور کنیم.


شبکه اجتماعی
در شبکه‌های اجتماعی افراد به دو صورت دوست محور (Friend-Oriented) و یا دنباله محور با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی انواع مختلفی دارند، شبکه‌های اجتماعی عمومی مانند فیسبوک که تعداد زیادی از افراد را همانند فضای عمومی جامعه کنار هم گردآورده است، شبکه‌های اجتماعی تخصصی که بیشتر توسط پژوهشگران، محققان و دانشگاهیان و حول رشته‌های گوناگون شکل می‌گیرد، شبکه‌های اجتماعی فیلم، موسیقی، کتاب،هابی(hubby)، کسب وکار و غیره.
شبکه‌های اجتماعی بر حسب هدف راه اندازی و موضوع فعالیت خود امکانات متنوعی علاوه بر امکانات عمومی مانند اضافه کردن دوستان، به اشتراک گذاری متن، تصویر و فایلهای چندرسانهای و سیستم ارسال پیام در اختیار کاربران قرار می‌دهند، امکانات و ویژگیهایی نظیر خبرخوان، بازیهای آنلاین، تماشای فیلم، ارتباط با سایر رسانه‌ها، ارتباط با دستگاه‌های قابل حمل نظیر موبایل و تبلت و نظایر اینها کاربران این شبکه‌ها را از مراجعه به چندین سایت باز داشته و احتیاجات و نیازمندیهای اطلاعاتی، ارتباطی و تفریحی مختلفی از ایشان را پوشش می‌دهد، نتیجه آن که گرایش به شبکه‌های اجتماعی رشدی روزافزون دارد.

 
بیشترین حوزه ای که از شبکه‌های اجتماعی تاثیر پذیرفته، حوزه ارتباطات و تعاملات انسانی است، شبکه‌های اجتماعی مرزهای قراردادی و عرفی را از میان برداشته و افراد را از ورای مرزهای جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی کنار هم نشانده است. همچنین شبکه‌های اجتماعی حوزه اطلاع رسانی را نیز دگرگون کرده است. شبکه‌های اجتماعی رجوع به رسانه‌های مکتوب و سنتی را به شدت کاهش داده اند، چرا که شتاب نهفته در زندگی شهری قرن بیست و یکم افراد را ناچار به دانستن لحظه به لحظه اخبار می کند، در چنین شرایطی اخبار چاپ شده در هفته نامه‌ها و حتی روزنامه‌ها در هنگام چاپ نیز تازگی ندارند چرا که پیش از آن هزاران نفر از آنها اطلاع پیدا کرده اند. در کنار رسانه‌های مکتوب که با وجود شبکه‌های اجتماعی به حاشیه رانده شده اند نقش موتورهای جستجو در کسب اخبار نیز در حال کمرنگ شدن است. چرا که افراد ترجیح می‌دهند برای اطلاع از اخبار روز بر روی لینکهای ارسالی از دوستان و آشنایان خود کلیک کنند.

 
بر اساس گزارشی که در انگلستان منتشر شده است، جوانان بیشتر از نسل پیش از خود به کسب اخبار از طریق شبکه‌های اجتماعی تمایل دارند. همچنین این قشر از جامعه درصد بیشتری از اخبار مورد نیاز خود را به جای استفاده از موتورهای جستجو از طریق رسانه‌های اجتماعی کسب می‌کنند.

تاثیرگذاری بالای شبکه‌های اجتماعی بر روی حوزه اطلاع رسانی سبب می‌شود نقش آنها در مدیریت بحران های طبیعی و اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. رسانه‌های اجتماعی در پوشش انواع رویدادها بسیار بهتر از رسانه‌های سنتی عمل می‌کنند، به عنوان مثال در یک بحران طبیعی همانند سیل یا زلزله کاربران شبکه اجتماعی از یکسو با ارسال و بازنشر تصویر، فیلم، صوت و ... در روند اطلاعرسانی نقش آفرینی می‌کنند و از سوی دیگر بر مدیریت بحران از طریق اعلام نحوه کمک رسانی، اقلام مورد نیاز و موارد این چنینی تاثیر می‌گذارند.

همچنین اگر در عملکرد یکی از شبکه‌های اجتماعی اختلالی ایجاد شود، کاربران از طریق سایر شبکه‌ها به اطلاع رسانی می‌پردازند.



در کنار تاثیر مثبتی که شبکه‌های اجتماعی بر کاهش دادن فاصله‌ها و رشد اطلاع رسانی داشته اند اما از سوی دیگر ارتباط رودرو و فیزیکی انسانها را نیز کاهش داده اند، کاربران شبکه‌های اجتماعی کمتر به دیدار دوستان و بستگان خود می‌‌روند و به جای آن به صورت آنلاین و یا ارسال کامنت و گذاشتن پیام با آنها ارتباط برقرار می‌کنند، کمتر با اعضای خانواده خود صحبت می‌کنند و همچنین هنگامی که در کنار اعضای خانواده خود هستند کارها و فعالیتهای خود را از طریق ابزارهای ارتباطی پیگیری می‌کنند.

شبکه‌های اجتماعی تغییرات بنیادین در سبک زندگی و فرهنگ جوامع مختلف ایجاد می‌کنند، این شبکه‌های می‌توانند بر ادبیات افراد جامعه تاثیر بگذارند، پوشش آنها و همچنین روابط با جنس مخالف را دگرگون کنند. کاربران شبکه‌های اجتماعی از این شبکه‌ها برای بیان رویدادهای زندگی خود، خاطرات، موقعیت اجتماعی و مانند اینها استفاده می‌کنند و یا از طریق به اشتراک گذاشتن افکار و عقایدشان با دیگران به گفتگو می‌پردازند و بدین ترتیب احساسات گوناگون خود را به گونهای تخلیه می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی روند توسعه را نیز در جوامع به اصطلاح جهان سومی به چالش می‌کشند، به عنوان مثال روند رو به رشد استفاده دانش آموزان -حتی در سنین دبستان- از گوشی های هوشمند و به تبع آن سایر فناوریهای نوین سبب می‌شود فاصله ای که در گذشته میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته از لحاظ استفاده از ابزارهای تکنولوژیک نوین بود، کاهش محسوسی پیدا کند.
     
 


برخی نقش فیسبوک در کشف حجاب را مؤثرتر از نقش رضاخان می‌دانند.

وابستگی روزافزون مخاطبان به شبکه‌های اجتماعی و صرف کردن زمانهای طولانی برای انتشار پست، بازنشر پست‌های سایرین، لایک کردن و امتحان کردن سایر قابلیت‌هایی که شبکه‌های در اختیار آنها قرار میدهند، نوعی از اعتیاد اینترنتی(Internet Addiction) به نام اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی(Social Medai Addiction) بوجود آورده است. اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی در نوع حاد خود افرادی را شامل می‌شود که در وضعیت پستهای ارسالیشان اعدادی همچون 200 هزار پست قرار دارد.
 


    
 اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی عوارض روحی متفاوتی برای کاربران دارند، افسردگی، خجالتی شدن، گوشه گیری و تمایل به دوری از اجتماع، کاهش اعتماد به نفس از جمله این عوارض است، عوارضی که در پی تغییر وضعیت دوستان و یا ارتقای شغل و مدرک تحصیلی آنها، و نیز مشاهده شادیها نظیر تصاویر تعطیلات و تولد از زندگی دوستانشان برای فردی که چنین شرایطی ندارد بوجود می‌آیند، به عنوان مثال فردی که به رابطهای پایان داده است در برابر تغییر وضعیت دوستش به نامزد یا متاهل احساس خوبی ندارد.هانا کراسنووا(Hanna Krasnova) از دانشگاه هومبولت(Humboldt)  برلین در این باره می‌گوید: "اینکه چه تعداد زیادی از افراد پس از سر زدن به فیسبوک احساس حسودی و در پی آن احساس تنهایی، سرخوردگی و عصبانیت می‌کنند ما را به شگفت آورد. بر مبنای مشاهدات ما برخی از این افراد در پی این موضوع فیسبوک را ترک کرده یا حداقل مدت زمان استفاده‌شان از این سایت را کاهش می‌دهند." کراسنووا و سایر محققانی که بر روی رفتار تعدادی از کاربران فیسبوک مطالعه کرده اند، واژه حسادت مارپیچی(Envy Spiral) را برای بیان سرانجام حسادتهایی از این دست که بین کاربران فیسبوک ایجاد می‌شود برگزیده اند.
 

هانا کراسنووا(Hanna Krasnova)

ارتباطات شکل گرفته بر بستر رسانه‌هایی همچون شبکه‌های اجتماعی فاقد احساس و روح حاکم بر تعاملات انسان در جهان واقعی است، در نتیجه روابط و احساسات افراد به مرور زمان به سردی می‌گراید. وابستگی به شبکه‌های اجتماعی ازدواج اینترنتی، طلاق، از هم پاشیدگی خانواده، بلوغ زودرس و اختلالات جسمانی را در کشورهای مختلف جهان از جمله امریکا و انگلیس به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش داده است.
     


معتادان شبکه‌های اجتماعی همچون سایر معتادان اینترنتی صبر کمی داشته و همانطور که مشکلات فنی، تاخیر در بروزرسانی و سرعت کم ارتباط را تحمل نمی‌کنند در زندگی واقعی نیز عجول تر و کم حوصله ترند. در شبکه‌های اجتماعی آفتاب غروب نمیکند لذا کاربران آنها اغلب از خواب شبانه خود زده و در روز بهره وری کمتری دارند.

در شبکه‌های اجتماعی افراد به گذراندن وقت بیشتر در محیط مجازی و پررنگ کردن زندگی مجازی تشویق می‌شوند و بدین ترتیب مهارتهای برقراری ارتباط در محیط واقعی را از دست می‌دهند. کاربران این شبکه‌ها تصور می‌کنند در یک جامعه  بزرگ با میلیونها عضو در ارتباط اند در حالیکه در واقعیت آنها به تنهایی در پشت دستگاه خود نشسته اند.
 

معتادان شبکه‌های اجتماعی خود را محکوم به فعالیت در این شبکه‌ها میدانند چرا که در دنیای مجازی بروزرسانی نکردن معادل مرگ و نیستی است و کاربرانی که چند هفته یا چند ماه فعالیتی نداشته باشند فراموش می‌شوند.

شبکه‌های اجتماعی تعامل فرزندان با والدین را نیز دگرگون کرده اند، بر اساس تحقیقاتی که پیرامون رابطه فرزندان و والدین آنها در فیسبوک انجام شده است در حالیکه در سنین 17-13 سالگی 65 درصد نوجوانان برای والدین خود درخواست دوستی ارسال می‌کنند، در سنین بالاتر این میزان به 40 درصد کاهش پیدا می‌کند اما در سنین بالاتر از 40 سال تمایل فرزندان به انجام این کار مجددا افزایش یافته و به 50 درصد میرسد. همچنین در تعاملات بین فرزندان و والدین، دختران بیشتر از پسران بر روی دیوار(Wall) والدین خود آیتم‌هایی را به اشتراک می‌گذراند در حالیکه پسران ترجیح می‌دهند دریافت کننده باشند. همچنین در ارسال کامنت معمولا این والدین هستند که ارتباط را آغاز می‌کنند که با افزایش سن فرزندان درصد انجام این کار افزایش پیدا میکند.

کودکان و نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی
با وجود محدودیت‌های سنی، کودکان و نوجوانان با انتخاب سن بالاتر در شبکه‌های اجتماعی ثبت نام کرده و فعالیت می‌کنند، بدین ترتیب کودکان وارد دنیایی می‌شوند که پیش از این بزرگترها نیز تجربه زندگی در آن را نداشته اند. بروز اختلالات جسمانی همانند چاقی، بی تحرکی، ضعف بینایی و بلوغ زودرس در کنار تبعات روحی روانی متعدد همچون پرخاشگری، بی حوصلگی، گوشه گیری، مورد آزار قرار گرفتن و ... از جمله تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر زندگی کودکان است.

در میان غفلت والدین، کودکان همراه با معصومیت کودکانه خود وارد فضای مجازی میشوند، اکثر کودکان درباره سوءاستفاده هایی که در این محیط صورت می‌گیرد اطلاع نداشته و گمان نمی‌کنند طرف مقابل آنها نه تنها یک دوست نیست بلکه حتی ممکن است جنایتکار باشد.
     

۲۰ درصد کاربران فیس بوک زیر ۱۸ سال هستند.


کودکان به سادگی اطلاعات هویتی و شخصی خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، آدرس، تلفن، شماره حساب و سایر اطلاعاتی که مجرمان را ترغیب به سوءاستفاده‌های مختلف از کودکان می‌کند. کودکان و نوجوانان آسیب پذیرترین گروه سنی در مقابل آزار سایبری هستند. اصطلاح مزاحمت سایبری(Cyberbullying)  به سوءاستفاده از فناوری‌های ارتباطی نظیر اینترنت برای صدمه زدن به افراد اتلاق می‌شود. این مزاحمت‌ها گاه آثار جبران ناپذیری همانند خودکشی برای افراد در پی دارد. ارسال پیام‌های تهدید آمیز، انتشار شایعه، قرار دادن عکسها و اطلاعات شخصی، جعل هویت، هک کردن حساب کاربری و قرار دادن تصاویر مستهجن در آن، هتک حرمت، توهین و تحقیر و سوءاستفاده جنسی از جمله مزاحمت‌های سایبری است که قربانیان زیادی در بین کودکان و نوجوانان دارد.
     


بیش از 30 درصد نوجوانان مزاحمت سایبری را تجربه کرده اند که درصد قربانیان دختر به طور طبیعی از پسران بیشتر بوده است چرا که دختران اغلب به واسطه روحیات لطیفشان آسیب پذیرترند.

مواجه با مهاجمان جنسی از بدترین اتفاقاتی است که ممکن است برای کودکان در شبکه‌های اجتماعی رخ دهد، این مهاجمان با ساخت پروفایلهای جعلی به کودکان نزدیک شده و به مرور اطلاعات شخصی آنها را دریافت می‌کنند. مزاحمتهای اینترنتی از جمله عوامل خودکشی نوجوانان در امریکاست.
     

مزاحمتهای اینترنتی از جمله عوامل خودکشی نوجوانان در امریکاست.

در فرانسه از هر 10 دانش آموز یک نفر مزاحمت سایبری را تجربه کرده است. دانش آموزان با انتشار عکس‌های خصوصی همکلاسی‌های خود و یا ساختن حساب کاربری با نام معلمان و مسئولان مدرسه و قرار دادن تصاویر مستهجن و یا پیامهای زننده، نظام آموزشی غرب را به چالش کشیده اند. از جمله قربانیان آزار سایبری می‌توان به مگان مِیِر اشاره کرد، دختر نوجوان 14 سالهای که پس از آزار سایبری خودکشی نمود.
 

مگان مِیِر

شبکه‌های نه تنها خود پتانسیلهای کافی برای جاسوسی از کاربران را دارند بلکه بستر مناسبی برای کسب اطلاعات توسط شبکه‌های جاسوسی و دستگاه‌های اطلاعاتی، رشد گروه‌های تبهکاری و خلافکاری، دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی، سیاسی و ایجاد آشوبهای داخلی بوجود آورده اند. این شبکه‌ها برحسب قابلیت و توانایی بسیج  کردن افراد که دارند، در کنار قابلیت ترتیب دادن یک مهمانی دوستانه و یا جشن خانوادگی می‌توانند گروه‌های تبهکاری و آشوبگران را نیز مجتمع کنند. ویژگیهایی از این دست باعث شده دول استعمارگر برای تصرف قلب و مغز افراد جوامع دیگر به استفاده از شبکه‌های اجتماعی روی بیاورند. در این حالت شبکه‌های اجتماعی به عنوان سلاحی کارا در میدان جنگ نرم مورد استفاده قرار میگیرند. سازماندهی تجمعات اعتراضی، دامن زدن به آشوبها، هدایت نیروهای معارض و مخالفان دولتها از جمله مواردی است که شبکه‌های اجتماعی با ایفای نقشی مؤثر هزینه‌های دولتهای متخاصم جهت تضعیف دولتها را کاهش داده‌اند. در کنار این موارد کنترل و سوءاستفاده از اطلاعات قرار داده شده توسط افراد یک جامعه و کشور بر روی شبکه‌های اجتماعی در راستای ضربه زدن به امنیت ملی و انسجام و یکپارچگی آن جامعه نیز دور از انتظار نیست.

از دیگر قابلیتهای شبکه‌های اجتماعی جهت دهی به افکار عمومی است، بطوریکه در فضای عمومی شکل گرفته توسط این رسانه‌ها، افراد زیادی بدون آنکه یکدیگر را بشناسند در مکانهای متفاوت همانند هم تفکر و تصمیمگیری می‌کنند. این ماهیت تمام رسانه‌ها در شکل و جهت دهی به افکار عمومی است، رسانه‌ها از طریق نور، صوت، تصویر، جلوه های سمعی و بصری در کنار عناصر انتقال و اثرگذاری پیام نگاه انبوه مخاطبان خود را به سمتی که هدفشان است، معطوف می‌کنند. از این رو به عنوان مثال امروز افراد جامعه برای تأثیر در امور سیاسی جامعه نیاز به مراجعه و واسطه قراردادن احزاب ندارند، بلکه به شکل مستقیم نظرات خود را در رسانه‌های اجتماعی منعکس می‌کنند، حال اگر رسانه ها دیدگاه سیاسی افراد را به سمت و سویی خاص سوق داده باشند، مطالبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه همان چیزی است که گردانندگان رسانه‌ها می‌خواهند. کافی است گردانندگان یک رسانه اجتماعی با یک دولت و یا در شکل محلی با یک حزب یا کاندید خاص به توافق رسیده و آن گاه به تبلیغ غیر مستقیم نظرات آنها بپردازند، در چنین شرایطی دموکراسی نتایج ناخوشایندی را برای جامعه رقم خواهد زد، چرا که نگاه بخشی از افراد جامعه به شکلی حرفه ای توسط رسانه‌ها جهت دار شده در حالیکه ممکن است فرد یا حزب مطلوب رسانه به هیچ‌وجه صلاحیتهای لازم را نداشته باشد و یا اینکه دموکراسی باعث قدرت گرفتن اقلیتی که رسانه‌ها را در دست دارند، می‌شود. این نوع جدید بازیهای سیاسی است که شبکه‌های اجتماعی آن را بوجود آورده اند. شبکه‌های اجتماعی علاوه بر اینکه به عنوان ابزاری سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرند خود فضای سیاسی نمونه ای برای منازعات سیاسی هستند. فضایی که در آن، افراد، احزاب و دولتها به یارکشی و جذب آراء می‌پردازند.

آسیب عمده ای که سیاسی شدن فضای رسانه‌های اجتماعی و حضور آنها در عرصه سیاست به دنبال دارد پدید آوردن یک جهل عمومی است. رسانه‌ها به راحتی می‌توانند نگاه افراد جامعه را از مسیر درست منحرف کرده و با استفاده از شانتاژ، فرافکنی، عوامفریبی و سایر تکنیکهایی از این دست به ترور شخصیتها و گروهها پرداخته و نحوه انتخاب افراد را از حالت عقلانی به حالت احساسی تغییر دهند.

سایبرآپارتاید(Cyber Apartheid) و بالکانیزاسیون سایبری(Cyber Balkanization) از دیگر آسیب‌های اجتماعی – سیاسی شبکه‌های اجتماعی هستند. اینترنت به افراد اجازه اظهارنظر و بیان دیدگاه‌های خود را می‌دهد، در نتیجه افراد بیشتر به دنبال طرح افکار و عقاید خود و به نسبت کمتری حاضر به شنیدن نظرات دیگران هستند که این امر باعث رشد تفردگرایی در جامعه خواهد شد. همچنین افزایش تعارضات قومی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی و نیز قوت گرفتن نجواهای جدایی طلبانه در کنار استحاله عناصر دانشگاهی و نخبگان، تضعیف باورها، سنتها و ارزشهای جامعه از طریق تبلیغ سبک زندگی و فرهنگ امریکایی، انسجام و یکپارچگی جوامع را به چالش خواهد کشید.

ادامه دارد....
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر
نظرات بینندگان
جواد
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۱۵ - ۰۵ آبان ۱۳۹۳
5
0
سلام عالى بود ممنون
پاسخ
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۷ - ۲۱ آبان ۱۳۹۳
8
0
سلام
ممنون از اين متن مفيد كه همراه با تحقيق منطق واستدلال بود در عين بيطرفي
اما جاي راه حل خالي بود
من در مورد عوارض شبكه هاي اجتماعي در سايتهاي مختلف مطالب زيادي پيدا كردم ولي از راه حل مفيد يا جايگزين مناسبي كه بتونه در مقابل جذابيت اين شبكه ها عرض اندام كنه خبري نبود. خدا نگهدار شما باشه
پاسخ
حدیث جون
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۸ - ۲۱ اسفند ۱۳۹۳
2
1
واقعن عالی بود

چت ها و سایت ها بسیار عوارض دارن
پاسخ
محمد
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۰۶ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۴
0
0
بابت انتشار این مطلب واقعا سپاسگذارم واقعا مفید بود
پاسخ
بهار
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۰۵ - ۲۹ آذر ۱۳۹۴
0
0
عالی بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووددددددددددددد
پاسخ