۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۷
کد خبر: ۲۱۳۳۶
برآورد یک اندیشکده آمریکایی درباره اقتصاد مقاومتی در ایران:
آیت‌الله خامنه‌ای بر این باور است که ایران باید از غرب کناره‌گیری کند و از بازارهای جهانی دور بماند. جمهوری اسلامی ایران تنها در آن صورت می‌تواند ارزش‌های انقلابی‌اش را حفظ کند و در برابر ایالات متحده بایستد.

به گزارش پایداری ملی به نقل از اشراف، شورای روابط خارجی آمریکا در گزارشی به قلم ری تکیه، عضو ارشد این اندیشکده نوشت: طی هفته‌های اخیر در ایران مباحثات بر سر توافق هسته‌ای موسوم به «برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)» شدت گرفته است. [آیت‌الله] علی خامنه‌ای، رهبر عالی ایران مزایای ادعایی برجام را ناچیز قلمداد نموده است، اما حسن روحانی، رئیس‌جمهوری همچنان از توافق مزبور حاصل از مذاکرات تحت هدایت دولتش دفاع می‌کند. در واقع این مباحثات نه بر سر توافق هسته‌ای بلکه بر سر اقتصاد ایران – اگر نگوییم هویت این کشور – صورت می‌گیرد؛ به‌علاوه این مباحثات پیشینه‌ای به اندازه تاریخ خود جمهوری اسلامی ایران دارند. اصل مباحثات مذکور به پرسشی که امروزه ایران را دچار چنددستگی کرده است، مربوط می‌شود: آیا ادغام ایران در اقتصاد جهانی موجب تضعیف انقلاب اسلامی خواهد شد و یا بقای آن را تضمین خواهد کرد؟

 


پایگاه پایداری ملی بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه کامل آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان، کارشناسان، پژوهشگران، دانشجویان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر می‌کند و دروغ پراکنی‌ها، اطلاعات نادرست، اتهامات و القائات این گزارش‌ مورد تأیید اشراف نمی‌باشد.


 

توسعه بازارهای داخلی و گسترش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه

حاکمان روحانی از هنگام برقراری نظام دین‌سالار [در ایران] در سال ۱۹۷۹ بر سر مسائل اقتصادی اختلاف نظر داشته‌اند. اصولگرایان از مالکیت و بازرگانی خصوصی حمایت می‌کنند، اما آن‌ها نگران هستند مبادا که اتکای بر صادرات و اعتباردهندگان خارجی به استقلال ایران خدشه وارد کند. از دیدگاه اصولگرایان هرچه ایران بیشتر در اقتصاد جهانی ادغام شود، شاید این کشور تمایل کمتری برای به چالش کشیدن غرب پیدا کند. آن‌ها خواستار توسعه بازارهای داخلی ایران و گسترش روابط اقتصادی این کشور با کشورهای همسایه مانند عراق و افغانستان هستند. گرچه جناح عملگرای سیاست ایران چنین راه‌کارهایی را برای کشوری که جهت تأمین بخش قابل‌ملاحظه‌ای از درآمدش به صادرات نفتی متکی است، ناکافی قلمداد می‌کند. اصولگرایان با توجه به ماهیت اقتصاد ایران و تقاضای شهروندان این کشور برای کالاهای غربی گزینه دیگری برای نظام ایران به جز فروش نفت و اتکای بر نهادهای مالی جهانی متصور نیستند.

 

چین پایبندی ایدئولوژیکش را فدای مزایای مالی کرد

– الگوی چینی؟

در این مباحثه چین با هیبت ظاهر می‌شود. عملگرایان در ایران به رهبری هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور پیشین همواره الگوی به اصطلاح چینی را مورد ستایش قرار داده‌اند؛ الگویی که بر پایه آن یک دولت خودکامه رسیدن به سطوح بالایی از رشد اقتصادی را میسر می‌سازد. از دیدگاه آن‌ها چین نشان داده است که همزیستی خودکامگی با اقتصاد بازار امکان‌پذیر است. الگوی چینی برای اشخاصی مانند [آیت‌الله] خامنه‌ای اجتناب‌پذیر به شمار می‌آید. از دیدگاه آن‌ها چین پایبندی ایدئولوژیکش را فدای مزایای مالی کرد. در واقع این موضع صادق است؛ امروزه هیچ چیز به‌خصوص کمونیستی در رابطه با چین کمونیست وجود ندارد. به‌علاوه اصولگرایان در ایران معتقدند که نمی‌توان تجارت با غرب را بخش‌بندی کرد و تجارت مزبور به‌طور اجتناب‌ناپذیری به آلایش فرهنگی خواهد انجامید. هرچند شاید عملگرایان در ایران شکوفایی مراکز تجاری در شهرهایی مانند شانگهای را مورد ملاحظه قرار دهند، اما اصولگرایان تنها نشانه‌های انحطاط فرهنگی را شاهد هستند. از نظر اصولگرایان ایران باید برای پاسداری از هویت ایدئولوژیکش به اغواگری‌های غرب – هم مالی و هم فرهنگی – پشت کند.

 

ادغام دوباره ایران در شبکه‌های بازرگانی و مالی جهانی

در حال حاضر توانایی ایران برای متوازن ساختن چنین دیدگاه‌های اقتصادی متضادی همگام با تلاش‌های دولت این کشور برای ادغام دوباره در شبکه‌های بازرگانی و مالی جهانی بر پایه مفاد توافق هسته‌ای در بوته آزمایش قرار خواهد گرفت. [آیت‌الله] خامنه‌ای طی مذاکرات هسته‌ای در حاشیه‌ها باقی ماند و از پذیرش توافق مزبور امتناع ورزید و در عین‌حال به‌طور پیوسته کسانی را که معتقد بودند رستگاری ایران در گرو اصلاح سیاست‌های این کشور در قبال جامعه جهانی است، مورد انتقاد قرار داد. [آیت‌الله] خامنه‌ای در سخنرانی [خود به مناسبت] سال نو در ۲۱ مارس از توافق هسته‌ای انتقاد کرد و آنچه را که ایشان تلاش‌های در جریان ایالات متحده برای ایجاد مانع بر سر راه تجارت ایران توصیف نمود، مورد نکوهش قرار داد. وی خاطرنشان کرد: «آمریکایی‌ها گفته‌اند که آن‌ها تحریم‌ها را لغو خواهند کرد و در واقع آن‌ها بر روی کاغذ چنین کرده‌اند، اما از راه‌ها و مسیرهای دیگری آن‌ها طوری عمل می‌کنند که نتیجه لغو تحریم‌ها هرگز مشاهده نشود».

 

اگر اقتصاد مقاوم شود، تحریم‌های دشمن تأثیری بر جای نخواهد گذاشت

سپس [آیت‌الله] خامنه‌ای فوراً از توافق هسته‌ای فاصله گرفت و بر روی آنچه «اقتصاد مقاومتی» می‌نامد، متمرکز شد. همانطوری که رهبر عالی ایران تبیین می‌کند، اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که از صادرات نفتی فاصله گیرد، از صنایع داخلی در برابر رقابت‌های خارجی پاسداری کند، از تجارت به سود بازارهای محلی اجتناب ورزد و دارایی‌هایش را از بانک‌های بین‌المللی دور نگاه دارد. رهبر عالی ایران خاطرنشان کرد: چنانچه حکومت ایران به چنین اقتصادی روی آورد، «احتمالاً این کشور مصونیت پیدا خواهد کرد، طوری‌که دیگر نگران تحریم‌ها و احتمال اعمال آن‌ها نخواهد بود. اگر اقتصاد مقاوم شود، تحریم‌های دشمن تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر جای نخواهد گذاشت».

تجربه‌ای که [آیت‌الله] خامنه‌ای از مسئله هسته‌ای کسب کرده این است که وابستگی بیش از اندازه ایران به فروش نفت و نهادهای مالی بین‌المللی موجب آسیب‌پذیری این کشور در برابر فشار آمریکا شد. وی بر این باور است که ایران باید از غرب کناره‌گیری کند و از بازارهای جهانی دور بماند. تنها در آن صورت جمهوری اسلامی ایران می‌تواند ارزش‌های انقلابی‌اش را حفظ کند و در برابر ایالات متحده بایستد.

 

– «تعامل سازنده»

روحانی و متحدانش اندیشه اقتصاد مقاومتی را رد نمی‌کنند؛ آن‌ها صرفاً به‌گونه متفاوتی به چنین مسئله‌ای می‌نگرند. برای آن‌ها سرمایه‌گذاری خارجی و افزایش فروش نفت تضمین‌کننده رشد اقتصادی خواهد بود و مردم ناراضی را آرام خواهد کرد. به‌علاوه شاید جذب سرمایه‌گذاران متعدد خارجی و سرمایه خارجی راه مؤثری برای از ریل خارج کردن تحریم‌ها بالقوه آمریکا به شمار آید. هرچه کشورهای اروپایی و آسیایی در ایران بیشتر سرمایه‌گذاری کنند و نفت ایران را بیشتر خریداری نمایند، احتمال تمکین آن‌ها به خواسته‌های ایالات متحده برای اعمال تحریم علیه ایران به بهانه تروریسم و یا نقض حقوق بشر کمتر خواهد بود.

گرچه روحانی، یکی از شاگردان رفسنجانی از دیدگاه متفاوتی به اقتصاد جهانی و سرمایه‌گذاری خارجی می‌نگرد. حفظ ساختار جمهوری اسلامی از جمله وظایف آتی روحانی به شمار می‌آید و این مهم مستلزم دستیابی به میزانی از رشد اقتصادی است. در همین راستا روحانی در مارس ۲۰۱۶ تأکید کرد که «تعامل سازنده با دنیا از بخش‌های مهم سیاست اقتصاد مقاومتی است و مسیر دولت اقتصاد مقاومتی بوده است».

در نهایت مباحثات مزبور مجدداً شکل‌گرفته در ایران بر سر توافق هسته‌ای، برنامه‌ریزی اقتصادی و یا حتی رقابت جناحی نیست. این مباحثات بر سر هویت جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد. روحانی تصدیق می‌کند که سرنوشت سیاسی‌اش در گرو اقتصاد است. توافق بحث‌انگیز کنترل تسلیحاتی که او بر سر آن مذاکره کرد، به‌منظور ایجاد سرمایه‌گذاری خارجی که به احیای اقتصاد ایران بینجامد، تدوین شد. فارغ از چنین افق سیاسی نزدیکی، بازیگران عمل‌گرا در ایران تصدیق می‌کنند که جمهوری اسلامی باید به برخی از انتظارات اقتصادی رأی‌دهندگان جوان در این کشور پاسخ گوید. در فقدان چنین فرصت‌هایی مردم شاید نه تنها از دولت روحانی، بلکه به‌طور کلی از جمهوری اسلامی دلسرد شوند.

 

جناح‌ها و نهادهای مختلف ایران همچنان به فعالیتشان ادامه خواهند داد

– بحران هویت؟

از نظر [آیت‌الله] خامنه‌ای و اصولگرایان باید از ارزش‌های ایدئولوژیک حکومت [اسلامی] ایران پایداری شود. یک جمهوری اسلامی مرفه که ارزش‌های انقلابی‌اش را از دست داده باشد – همانند چین پس از مائو – برای ایدئولوگ‌های ایران چشم‌انداز تاریکی به شمار می‌آید. اصولگرایان که همواره نسبت به خارجی‌ها، به‌ویژه غربی‌ها سوظن دارند، اقتصاد جهانی را به‌مثابه ترفندی که حکومت ایران را غوطه‌ور خواهد کرد و به زودی چهره آن را دگرگون خواهد کرد، قلمداد می‌کنند. از دیدگاه آن‌ها انقلاب اسلامی تنها در انزوا تداوم خواهد یافت.

بعید به نظر می‌رسد که این مباحثات همانند بسیاری دیگر برای مدت‌های طولانی لاینحل باقی بماند. جناح‌ها و نهادهای مختلف جمهوری اسلامی همچنان با هدف‌های مختلفی به فعالیتشان ادامه خواهند داد. روحانی همچنان درصدد تطمیع سرمایه‌گذاران خارجی خواهد بود، اما [آیت‌الله] خامنه‌ای آن‌ها را مورد نکوهش قرار خواهد داد. [آیت‌الله] خامنه‌ای با تجارت مخالفت خواهد کرد، اما روحانی خواستار دادوستد بیشتری خواهد بود. [آیت‌الله] خامنه‌ای همچنان از توافق هسته‌ای فاصله خواهد گرفت، اما روحانی چاره‌ای جز حمایت از آن نخواهد داشت. در بحبوحه این مشاجره‌ها بسیاری از دولت‌ها بر سرانجام سرمایه‌گذاری در یک ایران متلاطم مردد باقی خواهند ماند. تمامی این‌ها انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال ۲۰۱۷ را به یک انتخابات سرنوشت‌ساز مبدل می‌کند. جمهوری اسلامی در آن هنگام با بحران هویتی‌اش دست‌وپنجه نرم خواهد کرد.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر