۲۴ مهر ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۸
کد خبر: ۱۰۳۶۸
اوکراینی‌سازی هنگ‌کنگ؛
راه‌انداختن جنبش "اشغال مرکز" تنها یکی از ترفندهایی است که آمریکا برای پکن در آستین دارد. با بازدید از وب‌سایت "موقوفه ملی دموکراسی" می‌بینید نه یک صفحه بلکه چهار صفحه به دخالت در سیاست‌‌های داخلی چین اختصاص‌یافته است. فعالیت‌های این سازمان روی چهار منطقه تمرکز یافته است: چین به‌طور کلی، تبت، شین‌جیانگ (یا "ترکستان شرقی" به قول جدایی‌طلبان مسلح تحت‌الحمایه آمریکا) و هنگ‌کنگ.
"تونی کارتالوچی" پژوهش‌گر و مقاله‌نویس مجله اینترنتی "نیو ایسترن اوتلوک" در حوزه مسائل ژئوپولوتیک و ساکن بانکوک است. وی می‌نویسد: هدف واشنگتن در هنگ‌کنگ واضح و مبرهن است: این جزیره را به کانون حرکت‌های براندازانه تحت حمایت خارجی تبدیل کند تا از این رهگذر دولت چین هر چه بیش‌تر تحت فشار قرار گیرد.

معترضین حاضر در جنبش "اشغال مرکز" مشغول سر دادن شعارها و پیاده کردن شگردهایی هستند که مشخصه بارز دستگاه امپریالیستی بی‌ثبات‌کننده و براندازانه آمریکا در سراسر جهان است. با شناسایی سرکرده‌ها، گرفتن رد پول و بررسی پوشش خبری رسانه‌های غربی از این وقایع، باز هم این مطلب افشا می‌شود که واشنگتن و "وال‌استریت" درصددند کنترل جزیره هنگ‌کنگ را هرچه بیش‌تر برای پکن دشوار کنند.

اسامی پرتکراری که از رسانه‌های غربی به گوش می‌رسد

در ادامه به چند اسم اشاره می‌شود که شبکه‌های غربی حین پوشش آن‌چه جنبش "اشغال مرکز" نام گرفته، مرتباً از آن‌ها استفاده می‌کنند. این جنبش در ادامه طیف عریض و طویل انقلاب‌های رنگی مهندسی‌شده از سوی آمریکا و نظم نوین این کشور در عرصه ژئوپلتیک جهانی قرار می‌گیرد. موج جدید این حرکت در کشورهای عربی از سال 2011 با عنوان گول‌زننده "بهار عربی" کلید خورد.

پشت پرده فتنه آمریکایی جنبش
بنی تای، از اعضای اصلی جنبش "اشغال مرکز"

رسانه‌های غربی، "بنی تای" استاد حقوق دانشگاه هنگ‌کنگ را سازمان‌دهنده اصلی جنبش "اشغال مرکز" معرفی می‌کنند، دراین‌بین همکارانی نیز برای وی نام می‌برند. روزنامه "ساوث چاینا مورنیگ‌پست" در مقاله‌ای تحت عنوان "اشغال مرکز دارد می‌آید: بنی تای سوار بر موج اعتراضات دانشجویی"، می‌نویسد: "سیاست‌مداران سرشناسی نظیر خانم "اودری او یوئت-می" رئیس حزب مدنی، اسقف اعظم "جوزف زن زی-کیون" سرپرست سابق کلیسای کاتولیک و آقای "مارتین لی چو-مینگ" رئیس و مؤسس حزب دموکراتیک، در نطق‌های جداگانه‌ای جمعیت را خطاب قرار دادند."

در ادامه مقاله می‌خوانیم: ""جیمی لای چی-یینگ"، رئیس انتشارات "نکست مدیا" که به اتهام فساد و کمک مالی به سیاست‌مداران "پان‌دمکرات" تحت بازجویی است، پس از دریافت تماس تلفنی "مارتین لی"، خود را به‌سرعت به محل رسانید."

بنی تای به‌طور منظم در جلسات و نشست‌های سازمان "موقوفه ملی دموکراسی" و زیرشاخه‌اش یعنی "مؤسسه ملی دمکراتیک" شرکت می‌کرد. در همین ماه، وی در کنفرانس "طراحی دموکراسی" در هنگ‌کنگ به ایراد سخنرانی پرداخت. لازم‌به‌ذکر است این کنفرانس به ابتکار و حمایت‌های مالی مؤسسه ملی دمکراتیک برگزار شد. بنی تای در مرکز "حقوق عمومی و تطبیقی" دانشگاه هنگ‌کنگ نیز مشغول فعالیت است؛ تعجبی ندارد که این مرکز نیز از سوی مؤسسه ملی دمکراتیک تامین مالی می‌شود. براساس گزارش سال گذشته این مرکز، بنی تای در دست‌کم 3 حوزه از حوزه‌های کاربردی حضور فعال داشته و یکی از پروژه‌های مرکز را نیز سرپرستی کرده است.

مارتین لی، جیمی لای و "جوزف زن" همگی از رهبران شناخته‌شده جنبش "اشغال مرکز" و هم‌دستان وزارت خارجه آمریکا هستند. مارتین لی، رئیس حزب دمکراتیک هنگ‌کنگ، به منظور توطئه‌چینی با "موقوفه ملی دموکراسی" و رایزنی با سیاست‌مداران واشنگتن امسال به آمریکا سفر کرد. وی پیش‌تر نیز پشت میکرفون کنفرانس "چرا دموکراسی در هنگ‌کنگ اهمیت دارد" ظاهر شد و به سخنرانی پرداخت. "آنسون چان" یکی دیگر از شخصیت‌های برجسته که از ناآرامی‌های کنونی در خیابان‌های هنگ‌کنگ حمایت می‌کند، نیز در این کنفرانس وی را همراهی می‌کرد.

گزارش‌ها حاکی از آن است که "جیمی لای" غول رسانه‌ای هنگ‌کنگی با "پاول ولفوویتز" از نومحافظه‌کاران آمریکایی و رئیس سابق بانک جهانی، در ژوئن امسال دیدار داشته است. روزنامه "چاینا دیلی" در گزارشی با عنوان "مخالفت دولت با دخالت خارجی در هنگ‌کنگ" نوشت: "در شماره ویژه‌ای از هفته‌نامه "ایست‌ویک" جیمی لای، مالک انتشارات "نکست مدیا" و "اپل دیلی" را می‌بینیم که با پاول ولفوویتز، معاون پیشین وزیر دفاع آمریکا در زمان دولت بوش پسر، دیدار کرده است. این دیدار در اواخر ماه مه و در کشتی تفریحی "لای" به طول پنج ساعت انجام‌شده است."

پشت پرده فتنه آمریکایی جنبش

در ادامه می‌خوانیم: "ولفوویتز که بین سال‌‌های 2005 و 2007 نیز رئیس بانک جهانی بوده، در آمریکا به خاطر دیدگاه‌های نومحافظه‌کارانه و اعتقاد به یک‌جانبه‌گرایی در حوزه سیاست خارجی شهرت دارد. وی در فاصله سال‌‌های 1989 تا 1993 نیز معاون وزیر دفاع زمان بوش پدر بوده است. درحال حاضر نیز یکی از پژوهشگران مدعو "انستیتو انترپرایز آمریکا" است."

یکی دیگر از اهداف "لای" در این ملاقات، گرفتن کمک از ولفوویتز برای معاملات مختلفی است که در میانمار دارد. روزنامه "ساوث چاینا مورنیگ‌پست" در مقاله‌ای تحت عنوان "واسطه‌گری، 75هزار دلار به جیب ولفوویتز سرازیر کرد" نوشت: "آن‌چنان‌که حواله 22 ژولای 2013 بانک "تجارت و پس‌انداز" شانگهای نشان می‌دهد، مبلغ فوق‌الذکر "در ازای خدماتی که در میانمار انجام داده" به ولفوویتز پرداخت‌شده است."

هم‌کاسه بودن "لای" و نومحافظه‌کار بدنامی چون ولفوویتز جای تعجب ندارد. "موقوفه ملی دموکراسی" صحنه‌گردان اصلی ماشین آشوب‌گری آمریکا در گوشه‌وکنار دنیاست و نومحافظه‌کاران مثل مور و ملخ گرد هیئت‌رئیسه این سازمان و سایر اندیشکده‌هایی که با پول نامشروع حمایت مالی می‌شوند، می‌گردند. "موقوفه ملی دموکراسی" تحت پوشش "ترویج آزادی و دموکراسی"، منافع ژئوپلتیکی و خبیثانه سرمایه‌گذاران شرکتی را تامین می‌کند.

"جاشوا وانگ"، یک "رهبر دانشجویی" بازداشت شده، از دیگر نام‌هایی است که مرتباً تکرار می‌شود. سابقه وانگ را می‌توان تا یکی از پروژه‌های سال 2012 "مؤسسه ملی دمکراتیک" ردیابی کرد. در یکی از گزارش‌های این مؤسسه می‌خوانیم: "جاشوا وانگ چی-فانگ، پژوهش‌گر 15 ساله، نماد جنبش شده است و برخورد استادانه‌ای که با رسانه‌ها دارد، روی یوتیوب بازدیدکننده‌های فراوانی یافته و فیلم آن دست‌به‌‌دست می‌چرخد. این صفحه موجب شده تا جوانان هنگ‌کنگی دور یک پیام و تصویر مشترک جمع شوند؛ مثلاً این‌که شرکت‌های چندملیتی را با شستشوی مغزها برابر می‌دانند. در این میان، نشانه‌هایی به چشم می‌خورد که یادآور جنبش دموکراسی‌خواهانه میدان "تیان‌آنمن" است."

وانگ تلاش‌های پکن برای تأسیس مجدد مؤسسات چینی در هنگ‌کنگ را به چالش کشید تا مؤسسات به سبک غربی و وابسته، درون نظام‌هایی هم‌چون نظام آموزشی پابرجا باقی بمانند.

پشت پرده فتنه آمریکایی جنبش

"اودری او یوئت-می" رئیس حزب مدنی در هنگ‌کنگ با "موقوفه ملی دموکراسی" در ارتباط است و به‌طور منظم در اجلاس‌هایی که به ابتکار سازمان و زیرشاخه‌اش "مؤسسه ملی دمکراتیک" برگزار می‌شود، شرکت می‌جوید. در سال 2009، هم یکی از سخنرانان ویژه اجلاس عمومی می‌شود که به همت "مؤسسه ملی دمکراتیک" برگزار شده است. در سال 2012 نیز به‌عنوان یکی از سخنرانان مهمان در نشست روز جهانی زن از سوی مرکز زنان هنگ‌کنگ به ایراد نطق می‌پردازد. شایان ذکر است که شورای زنان هنگ‌کنگ سالانه از "مؤسسه ملی دمکراتیک" کمک مالی دریافت می‌کند. مرکز "حقوق عمومی و تطبیقی" محل دیگری بود که خانم یوئت-می در کنار آقای بنی تای ظاهر شد.

سازمان‌های غیردولتی دیگری نیز در هنگ‌کنگ از سوی آمریکا تامین مالی می‌شوند. این سازمان‌ها از جنبش "اشغال مرکز" حمایت کرده، آن‌را مشروع می‌دانند و به توجیه آن می‌پردازند. در این میان می‌توان به سازمان "پروژه انتقالی هنگ‌کنگ" اشاره کرد که مدعی است "به دنبال تبدیل و انتقال وضعیت مردم هنگ‌کنگ از رعیت به شهروند است." هدف واشنگتن در هنگ‌کنگ واضح و مبرهن است: این جزیره را به کانون حرکت‌های براندازانه تحت حمایت خارجی تبدیل کند تا از این رهگذر دولت چین هر چه بیش‌تر تحت فشار قرار گیرد.

یکی از وظایف پروژه انتقالی، رسمیت دادن به رفراندم دموکراسی‌خواهانه جنبش "اشغال مرکز" بود که اوایل امسال برگزار شد. از این رویداد به‌عنوان دستاویزی برای دامن زدن به ناآرامی‌ها در خیابان‌های هنگ‌کنگ استفاده شد. روزنامه گاردین دراین‌خصوص نوشت: "730 هزار هنگ‌کنگی، یعنی یک‌پنجم واجدین شرایط رأی، در این رفراندوم غیررسمی شرکت کردند که خشم پکن را برانگیخت و منجر به نوشته شدن سرمقاله‌های شدیدالحن و مانورهای آماده‌سازی پلیس و نیز حملات سایبری گردید."

گاردین در ادامه می‌نویسد: "جنبش "با محبت و صلح مرکز را اشغال کنید"، جنبش دموکراسی‌خواهی است که این رأی‌گیری را به این امید سامان داد که پکن به 7.2 میلیون هنگ‌کنگی اجازه دهد تا سال 2017 بتوانند رهبر خود را انتخاب نمایند. این جنبش می‌گوید چنانچه پکن از این عمل سر باز زند تا ماه آینده 10 هزار نفر را تجهیز می‌کند و راه‌های اصلی مرکز شهر را می بندد. "مرکز" تشکیل شده از انبوهی آسمان‌خراش‌ که دفاتر دولتی و تجاری ساحل شمالی هنگ‌کنگ را در خود جای داده است."

دیگر سازمان‌های زیردست آمریکا در هنگ‌کنگ نظیر اندیشکده "تبادلات مدنی" با پروژه انتقالی در ارتباط هستند. منابع مالی این به ظاهر "اندیشکده مستقل"، از سوی شرکت نفتی "اکسان"، مؤسسه ملی دمکراتیک، شورای مشورتی بریتانیا، "صندوق برادران راکه‌فلر"، "مورگان استنلی"، "سیتی گروپ"، کنسولگری انگلستان در هنگ‌کنگ و بسیاری دیگر تامین می‌شود.

پشت پرده فتنه آمریکایی جنبش

دستور کار: "اشغال مرکز" واقعاً چه می‌خواهد؟

مؤسسه ملی دمکراتیک علناً روی صفحه اینترنتی خود که به کارهای مداخله‌جویانه در هنگ‌کنگ اختصاص‌یافته، اظهار می‌کند: "مؤسسه ما در سال 2005 در دوره شش ماهه‌ای که برای رهبران سیاسی جوان گذاشت، مهارت‌های ارتباطی را به گروهی از اعضای نوپا آموزش داد. سال بعد، کمپین آموزشی "شورای محله" برای نامزدها و مدیران برگزار شد که پس از آن انتخابات 2007 را داشتیم."

در ادامه آمده است: "مؤسسه هم‌چنین تلاش‌هایی برای گرد هم آوردن احزاب سیاسی، سران دولتی و فعالین جامعه مدنی در قالب جلسات مختلف داشته تا پیشرفت احزاب سیاسی، نقش احزاب در این جزیره و اصلاحات سیاسی، مورد بحث‌وبررسی قرار گیرد. به‌عنوان مثال در سال 2012، کنفرانسی به ابتکار اندیشکده "سینرجی‌نت" و به حمایت مالی ما در هنگ‌کنگ برگزار گردید. در این کنفرانس، طیف ایدئولوژیکی وسیعی از احزاب شرکت داشتند و درباره آینده دولت ائتلافی و تاثیری که می‌تواند در مسئولیت‌پذیرتر شدن مقامات کشور داشته باشد، بحث و گفتگو شد."

همان‌طورکه می‌بینید تمامی سازمان‌ها، جلسات و احزاب سیاسی که جنبش "اشغال مرکز" با آن‌ها مرتبط است، در خدمت منافع خارجیان هستند؛ به‌ویژه مؤسسه ملی دمکراتیک وابسته به وزارت خارجه آمریکا. "دموکراسی" حکومت مردم بر مردم است، اما هر گام که این جنبش به جلو می‌گذارد، بیش‌تر منافع غرب در پشت صورتک "دموکراسی" آشکار می‌شود.

واشنگتن، وال‌استریت و لندن به دنبال پهن کردن دوباره سفره استعمارگری نرم در هنگ‌کنگ هستند. درصورتی‌که "اشغال مرکز" به اهداف خود دست یابد و پکن نیز به سران آن‌ها اجازه تشکیل کابینه دهد، هنگ‌کنگ را مردم اداره نخواهند کرد، بلکه این منافع خارجی است که از رهگذر وکلای دست‌آموز واشنگتن تامین می‌گردد. این افراد بی شرم، با پول و حمایت سیاسی و رسانه‌ای غرب و آمریکا سرپا هستند.

دشمنی دیرینه غرب با چین

راه‌انداختن جنبش "اشغال مرکز" تنها یکی از ترفندهایی است که آمریکا برای پکن در آستین دارد. با بازدید از وب‌سایت "موقوفه ملی دموکراسی" می‌بینید نه یک صفحه بلکه چهار صفحه به دخالت در سیاست‌‌های داخلی چین اختصاص‌یافته است. فعالیت‌های این سازمان روی چهار منطقه تمرکز یافته است: چین به‌طور کلی، تبت، شین‌جیانگ (یا "ترکستان شرقی" به قول جدایی‌طلبان مسلح تحت‌الحمایه آمریکا) و هنگ‌کنگ.

کمک‌های مالی "موقوفه ملی دموکراسی" به گروه‌های برانداز هم‌راستا و وابسته به غرب و از طرفی دشمن با پکن می‌رسد. این گروه‌ها سطوح مختلفی دارند: از مانیتورینگ و سازمان‌های رسانه‌ای گرفته تا احزاب سیاسی و تدارکات‌چی‌های افراطیون مسلح. دامنه این شبکه براندازانه سیاسی بسیار بزرگ است، اما تنها بخشی از دستور کار ژئوپلتیک آمریکا برای محاصره، تحت کنترل گرفتن و نهایتاً سرنگونی نظم سیاسی پکن و جایگزینی آن با نظامی موردپسند وال‌استریت و واشنگتن، محسوب می‌گردد.

پشت پرده فتنه آمریکایی جنبش

"اوراق پنتاگون" منتشره در سال 1969 در دوران جنگ ویتنام، نشان می‌دهد آن درگیری تنها بخشی از راهبرد بزرگ‌تر پنتاگون برای محدود و کنترل کردن چین بود. درست است که آمریکا نتوانست در ویتنام به توفیقی دست یابد، اما بذر نیروهای مخالف پکن را کاشت تا نبرد در جایی دیگر ادامه پیدا کند.

در گزارش سال 2006 "مؤسسه مطالعات استراتژیک" با عنوان "رشته‌ای از مروارید: برخورد با چالش قدرت نوظهور چین در ساحل آسیا"، راهبرد محدود کردن چین به‌روزرسانی و تبیین شده است. در این گزارش، فهرستی از تلاش‌های پکن جهت حفظ جریان نفت خاورمیانه به سواحل جنوب چین و ابزارهایی که واشنگتن به موجب آن‌ها می‌تواند هژمونی و سلطه خود را در اقیانوس هند و آرام برقرار نگه دارد، ارائه‌شده است. شالوده کار براین‌است‌که چنانچه چین حاضر به همکاری در "نظام بین‌الملل" نشود، می‌بایست موضعی تقابلی اتخاذ کرد تا این ملت نوظهور محدود گردد.

بدین منظور تروریست‌ها و حکومت‌های دست‌نشانده منطقه‌ای در آفریقا، خاورمیانه، آسیای مرکزی، جنوب شرق آسیا و حتی درون چین، تجهیز، تامین و حمایت می‌شوند. گواه این موضوع حمایت از جدایی‌طلبان شین‌جیانگ، شبه‌نظامیان و جدایی‌طلبان بلوچستان پاکستان است که غرب در آن‌جا به دنبال سنگ‌اندازی در مسیر تکمیل خط لوله و بندر تازه‌تأسیس چین است. به علاوه، نباید جنگجویان حامی "آنگ‌سان‌سوچی" در ایالت "راخین" کشور میانمار را از یاد ببریم، جایی‌که پکن امیدوار است مرکز لجستیکی برپا نماید. از دیگر جنبه‌ها می‌توان به دخالت در تایلند، آتش‌افروزی بین چین و یک جبهه متخاصم قوام‌یافته شامل کشورهای ویتنام، فیلیپین و ژاپن اشاره کرد.

علت نارضایتی برخی افراد که در بین غوغاگران جنبش "اشغال مرکز" به چشم می‌خورند، ممکن است با اهداف اصلی و پشت پرده جنبش هماهنگ نباشد، ازاین‌رو این نارضایتی‌ها اعتبار و وجهه خود را از دست داده و راه به‌جایی نمی‌برند. درواقع همان‌طورکه "بهار عربی" ساخته دست آمریکایی‌ها نشان داد، خوش‌خدمتی و تامین منافع خارجی‌ها پشت پوشش "ترویج دموکراسی" هیچ خیری در پی ندارد. مقصود اصلی از جنبش "تسخیر مرکز" این است که هنگ‌کنگ به هر قیمتی شده باید "غیر قابل کنترل" شود و مهم نیست چند نفر در این راه جان خود را از دست می‌دهند. البته این، هدف "ازهمه‌جابی‌خبران" حاضر در خیابان‌های هنگ‌کنگ نیست، بلکه هدف نهایی دار و دسته واشنگتنی‌های فتنه‌گر است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر